حدیث تکمیلی 2 (حدیث 1961)
1961- 2-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلی بْنِ مَحْبوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلی بْنِ السِّنْدی عَنْ صَفْوانَ بْنِ یحْیی عَنْ إسْحاقَ بْنِ عَمّارٍ عَنْ أبیإبْراهیمَ ع قالَ: سَألْتُهُ عَنِ الْجُنُبِ وَ الطّامِثِ یمَسّانِ بِأیدیهِما الدَّراهِمَ الْبیضَ قالَ لا بَأْسَ.
قالَ الشَّیخُ یعْنی إذا لَمْ یکُنْ عَلَیها اسْمُ اللهِ لِما مَرَّ[2].
——————————
[1]– التهذیب 1- 126- 341 و الاستبصار 1- 113- 375.
[2]– لما مر فی الحدیث 1 من هذا الباب.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه طوسی، این حدیث را به طریق خود به محمد بن علی بن محبوب که معتبر درجه یک است، از محمد بن حسین بن ابیالخطاب و علی بن اسماعیل السندی از اسحاق بن عمار از امام موسی کاظم علیهالسلام روایت کرده است که اینها هم، همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: موثق (مل).
در این حدیث آمده است لمس درهمهای سفید، توسط جنب و حائض، مشکلی ندارد.
اینجا خوب است که گزارشی مختصر درباره وضعیت پول در دوران ائمه عرض کنم. در زمان جاهلی و صدر اسلام، طبیعتا عربهای شبه جزیره، ضرب سکه نداشتند. سکههایی که آنها استفاده میکردند، یا سکههای ساسانی بود که از مناطق تحت نفوذ ساسانیان، مانند یمن و بحرین و حیره و غیر اینها وارد شده بود، یا سکههای رومی بود که به واسطه معاملات با سرزمینهای رومی به دست میآوردند.
بعد از آغاز فتوحات فلات ایران و شامات، تعداد سکههای رومی و ساسانی در بین عربها به شدت فراوان شد، اما به مرور زمان که سکه ساسانی ضرب نشد، اما سکههای رومی همچنان ضرب میشد، از تعداد سکههای ساسانی کاسته و بر تعداد سکههای رومی افزوده شد. تا اینکه در حدود سال 76 هجری یا کمی این طرفتر یا آنطرفتر، به هر حال، به دستور عبدالملک بن مروان، خلیفه اموی، اولین سکههای توسط خود حکومت مسلمانها ضرب شد. در این سکهها، از تصویر انسان استفاده نمیشد و معمولا ذکر «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» و بعدها، نام یا لقب خلیفه زمان بود که خصوصا در زمان بنیالعباس، «الله» هم در آن وجود داشت.
البته این را اضافه کنم که سکههایی از زمان خلیفه دوم به بعد وجود دارد که اذکار اسلامی روی آن ثبت شده است که محققان میگویند این سکهها توسط رومیها و به سفارش خلفا ضرب میشده است. روی این سکهها، اذکاری مانند «لا اله الا الله»، «محمد رسول الله»، «الحمد لله»، «بسم الله ربی»، حتی سوره اخلاص و حتی اذکار بلندتری وجود داشته است. شنیدهام معاویه سکهای ضرب کرد که روی آن تمثال انسانی با شمشیر وجود داشته که خیلی دوام نداشته است.
علی ای حال! علی التحقیق، از زمان خلفای راشدین، کاربرد سکههای ساسانی و رومی که نشانههای مسیحیت با پادشاهان رومی را داشته، کم و کمتر شده و سکههایی با شعائر اسلامی جای آن را گرفته است.
حدیث مورد نظر ما، مربوط به امام کاظم علیهالسلام، یعنی زمان خلفایی چون هارون الرشید که میگویند سکههای طلایش، عیار بسیار بالایی داشته است. سکههای سفید و زرد رایج در آن عصر، چه از طلا و مس بوده و چه از نقره یا جنس دیگری، قاعدتا منقش به اذکاری بوده که «الله» در آن وجد داشته است. بله ممکن است سکههای رومی مسیحی هم وجود داشته، اما چیزی شبیه ارزهای خارجی الان بوده و با توجه به سیاست عبدالملک مروان و خلف او و بعدها، خلفای بنیالعباس، نمیبایست خیلی زیاد و رایج بوده باشد.
جمعبندی اینکه قاعدتا درهمهای سفید رایج در عصر امام کاظم علیهالسلام هم عاری از نام الله نبودهاند و اینکه مانند شیخ الطائفه، بخواهیم این حدیث را مربوط به درهمهایی بدانیم که منقش به نام الله نبودهاند، هر چند غیر ممکن نیست، اما انصافا بسیار بسیار بعید است و قاعدتا نباید روی آن حساب کرد. حالا این را هم اضافه کنید که اگر نام الله، یا ذکر و آیهای، بر این درهمهای سفید نبوده، اصلا چرا راوی سؤال برایش پیش آمده است. بالاخره سؤال باید وجهی داشته باشد.