حدیث 1014
1014- 3-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنْ عَلی بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضّالٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَکیمٍ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أبیالصَّبّاحِ جَمیعاً عَنْ إبْراهیمَ بْنِ عَبْدِالْحَمیدِ عَنْ أبیالْحَسَنِ ع قالَ: الْمُصْحَفُ لا تَمَسَّهُ عَلَی غَیرِ طُهْرٍ وَ لا جُنُباً وَ لا تَمَسَّ خَیطَهُ[2] وَ لا تُعَلِّقْهُ إنَّ اللهَ تَعالَی یقولُ لا یمَسُّهُ إلّا الْمُطَهَّرونَ[3].
أقولُ: حَمَلَهُ الشَّیخُ وَ غَیرُهُ عَلَی الْکَراهَةِ فی غَیرِ مَسِّ کِتابَةِ الْقُرْآنِ.
——————————
[1]– التهذیب 1- 127- 344، و الاستبصار 1- 113- 378.
[2]– فی نسخة- خطه، (منه قده).
[3]– الواقعة 56- 79.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
1. به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به علی بن حسن بن علی بن فضال که معتبر درجه یک است، از جعفر بن محمد بن حکیم از ابراهیم بن عبدالحمید
2. به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به علی بن حسن بن علی بن فضال که معتبر درجه یک است، از جعفر بن محمد بن ابیالصباح از ابراهیم بن عبدالحمید
که در طریق دوم، جعفر بن محمد بن ابیالصباح از ثقات درجه دو است و سایرین همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: مجهول (مل).
در این حدیث آمده است که مصحف را به غیر طُهر و به حالت جنب، مس نکن و حتی به خود نیاویز، چرا که الله تعالی فرموده است: «لا یمَسُّهُ إلّا الْمُطَهَّرونَ» که آیه 79 سوره واقعه است.
اینکه تفسیر این آیه چیست و آیا معانی دیگری هم دارد، بماند برای جای خودش، اما آنچه به بحث ما بر میگردد، بحث مس آن است. اگر «طهر» را به معنای وضو بگیریم، این روایت، ترکیبی از دو روایت قبل است، با انضمام اضافاتی است. یعنی هم مس کل کتاب را به حالت غیر وضو نیز جنب، نهی میکند و هم به طور خاص، مس خط آن را و حتی همراه داشتن آن را.
باز هم پای اوامر و نواهی وسط کشیده میشود، با این تفاوت که اینجا تکلیف روشنتر است. کسانی که مبنایشان مثل بنده است، ناچارند بگویند که مس کل کتاب قرآن، بدون وضو، یا به حالت جنب، مکروه است و مس خط آن مکروهتر، چرا که امام علیهالسلام این مورد را به طور خاص جدا و تصریح و تأکید کردهاند. تازه حمل قرآن بدون وضو و در حالت جنب هم کراهت دارد. اما اگر کسی تابع مبنای مشهور باشد، باید همه این نواهی را حمل بر حرمت کند و بگوید و بدون وضو، یا در حالت جنب، مس کل کتاب حرام است و عدم مس خطوط آن حساستر و مهمتر و حتی حمل قرآن در این دو حالت هم حرام است. حالا اینکه کسی بیاید یک عبارت متنی را حمل بر حرمت کند و عبارت دیگری را حمل بر کراهت، برای من سخت است و بدون قرینه قطعی، کاملا غیر منطقی و به دور شأن حجج الهی.
نکته آخر هم توجیه مرحوم شیخ الطائفه است که مانند توجیح شیخ حر، در حدیث قبلی. در این حدیث به خط قرآن تصریح شده است، حالا چرا شیخ الطائفه خط قرآن را استثنا کردهاند، شما بیابید و به من هم بفرمایید.