حدیث 991

991- 2-[1] وَ عَنْ أبی‌عَلی الْأشْعَری عَنْ بَعْضِ أصْحابِنا عَنْ إسْماعیلَ بْنِ مِهْرانَ عَنْ صَبّاحٍ الْحَذّاءِ عَنْ سَماعَةَ قالَ: کُنْتُ عِنْدَ أبی‌الْحَسَنِ ع فَصَلَّی الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ بَینَ یدَی وَ جَلَسْتُ عِنْدَهُ حَتَّی حَضَرَتِ الْمَغْرِبُ فَدَعا بِوَضوءٍ فَتَوَضَّأ لِلصَّلاةِ ثُمَّ قالَ لی تَوَضَّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِداکَ أنا عَلَی وُضوءٍ فَقالَ وَ إنْ کُنْتَ عَلَی وُضوءٍ إنَّ مَنْ تَوَضَّأ لِلْمَغْرِبِ کانَ وُضوؤُهُ ذَلِکَ کَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی یوْمِهِ إلّا الْکَبائِرَ وَ مَنْ تَوَضَّأ لِلصُّبْحِ کانَ وُضوؤُهُ ذَلِکَ کَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی لَیلَتِهِ إلّا الْکَبائِرَ.
وَ رَواهُ الْبَرْقی فی الْمَحاسِنِ عَنْ أبیهِ عَنْ عُثْمانَ بْنِ عیسَی عَنْ سَماعَةَ بْنِ مِهْرانَ مِثْلَهُ[2].
——————————
[1]– الکافی 3- 72- 9.
[2]– المحاسن- 312- 27.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از ابوعلی الاشعری از بعض اصحابنا از اسماعیل بن مهران الاعمش از صباح بن صبیح الحذاء از سماعه بن مهران روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر بعض اصحابنا که ابتداء مجهول هستند، اما به واسطه ابوعلی الاشعری، توثیق درجه دو می‌شود.
احمد بن محمد بن خالد البرقی هم شبیه این حدیث را از پدرش از عثمان بن عیسی از سماعه بن مهران روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر احمد البرقی که ثقه مشروط است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند.
* * *
علامه مجلسی: مرسل (مر).

جناب شیخ حر، بر خلاف حدیث قبل، این حدیث را کامل روایت کرده است. در این حدیث آمده است که خدمت امام کاظم علیه‌السلام بودیم که نماز ظهر و عصر را مقابل ما خواندند. من هم خدمت ایشان نشستم تا مغرب شد. پس وضو خواستند و وضو گرفتند. «فدعا بوضوء»، یعنی آب وضو خواستند. منظور از «وضوء» در این‌جا آب وضو است. بعد که وضو گرفتند، به من هم فرمودند که وضو بگیر. عرض کردم که فدایتان شوم، من وضو دارم. پس فرمودند که حتی اگر وضو داری، بدان که هر کس برای مغرب وضو بگیرد، آن وضویش کفاره آن چیزی است که از گناهان در روزش گذشته است، البته بجز گناهان کبیره و هر کس که برای صبح وضو بگیرد، آن وضویش کفاره آن چیزی است که از گناهان در شبش گذشته است، البته باز هم بجز کبائر.
فحوای این حدیث، همان حدیث قبل است و مطلب بیش‌تری ندارد. فقط این نکته را جا انداختم که از این دو حدیث، نمی‌توان استحباب تجدید وضو در همه زمان‌ها را برداشت کرد، بلکه فقط اهمیت تجدید وضو را در دو زمان خاص که صبح و مغرب است، بیان می‌کند.
نکته آخر این‌که با عنایت به سند و متن، احتمال قریب به یقین، این روایت و روایت قبل و روایت چهارم، در اصل یکی هستند که بعضا تقطیع شده‌اند و بعضا در الفاظ، مختصر تفاوتی با هم دارند که در معنا، هیچ تأثیری ندارند.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه