حدیث 990
990- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ یعْقوبَ عَنْ عَلی بْنِ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمانَ عَنْ جَرّاحٍ الْحَذّاءِ[2] عَنْ سَماعَةَ بْنِ مِهْرانَ قالَ: قالَ أبوالْحَسَنِ موسَی ع مَنْ تَوَضَّأ لِلْمَغْرِبِ کانَ وُضوؤُهُ ذَلِکَ کَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی (لَیلَتِهِ إلّا) [3] الْکَبائِرَ.
——————————
[1]– الکافی 3- 70- 5.
[2]– فی نسخة- المدائنی (منه قده).
[3]– فی المصدر- نهاره، ما خلا.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از عمرو بن عثمان از صباح بن صبیح الحذاء که در اینجا اشتباه نوشته شده است، از سماعه بن مهران روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: مجهول (مر).
در ابتدا عرض کنم که در نسخ الکافی، به جای «لیلته»، «نهاره» آمده است که با توجه به معنا، همین درست است. حالا ببینیم حدیث چه میگوید.
در این حدیث میفرمایند کسی که برای مغرب وضو بگیرد، وضویش کفاره گناهانی است که در روز انجام داده است، البته بجز گناهان کبیره.
درباره این حدیث چند نکته عرض کنم.
1- متن این قسمت حدیث، با نسخه الکافی که در اختیار ما هست، تفاوتهایی دارد که در مفهوم تأثیری ندارد، لذا از آن میگذریم، اما حدیث در الکافی ادامه دارد و ادامهاش هم به بحث این باب مربوط است، اما نمیدانم چرا شیخ حر نیاوردهاند. در ادامه آمده است که «وَ مَنْ تَوَضَّأَ لِصَلاةِ الصُّبْحِ كانَ وُضوؤُهُ ذَلِكَ كَفّارَةً لِما مَضَی مِنْ ذُنوبِهِ فی لَیْلَتِهِ إِلّا الْكَبائِرَ.» یعنی کسی که برای نماز صبح وضو بگیرد، وضویش کفاره گناهانی است که در شب انجام داده، باز، مگر گناهان کبیره.
2- اولین چیزی که از این حدیث معلوم میشود اینکه حداقل وضوی ابتدای مغرب و وضوی صبح، توصیه ویژهای دارد و خوب است که انسان وضوی در این دو نوبت را از دست ندهد، ولو اینکه وضو داشته باشد.
3- نکته دیگر اینکه این دو وضو کفاره گناهان شب و روز است، البته طبیعی است که منظور هر گناهی نیست. حالا خود روایت گناهان کبیره را استثنا کرده است، اما فراموش نکنیم که گناهی که از روی عصیان باشد، یعنی طرف میداند که الله تعالی از آن نهی کرده، اما عامدانه و از روی تساهل و بیتوجهی به دستورات الهی، آن را مرتکب شود، حتی اگر جزء کبائر هم به حساب نیاید، در تقدیر کلام معصوم هست که از این بخشش، معاف است و شامل آن نیست. همینطور گناهانی که فرد در انجام آنها اصرار دارد، یا گناهانی که فرد نَه تنها از انجام آن پشیمان نیست، بلکه قصد تکرار آن را دارد و قس علی هذا. خلاصه اینکه اینها دست روایات، در بیان راههایی است برای اینکه انسان بداند باب توبه باز است و همچنان به رحمت الهی امیدوار باشد، نَه اینکه در انجام نواهی الهی جری و بیباک شود.
شبیه این حدیث، باز هم در الکافی، الفقیه، ثواب الأعمال و غیر اینها، مسندا و مرسلا آمده است که جناب شیخ، بعضی از آنها را در ادامه روایت کرده است.