حدیث ۷۷۱
۷۷۱- ۱-[۱] مُحَمَّدُ بْنُ یعْقوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلی بْنِ یقْطینٍ عَنْ أخیهِ الْحُسَینِ عَنْ عَلی بْنِ یقْطینٍ عَنْ أبیالْحَسَنِ ع فی الرَّجُلِ یبولُ فَینْسَی غَسْلَ ذَکَرِهِ ثُمَّ یتَوَضَّأُ وُضوءَ الصَّلاةِ قالَ یغْسِلُ ذَکَرَهُ وَ لا یعیدُ الْوُضوءَ.
وَ رَواهُ الشَّیخُ عَنِ الْمُفیدِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أبیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللهِ عَنْ أیوبَ بْنِ نوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أبیحَمْزَةَ عَنْ عَلی بْنِ یقْطینٍ نَحْوَهُ[۲].
——————————
[۱]– الکافی ۳- ۱۸- ۱۵.
[۲]– التهذیب ۱- ۴۸- ۱۳۸، و الاستبصار ۱- ۵۳- ۱۵۵.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از حسن بن علی بن یقطین از برادرش، حسین از پدرش، علی بن یقطین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ الطائفه این حدیث را از شیخ مفید از احمد بن محمد بن حسن بن ولید از پدرش از سعد بن عبدالله القمی از ایوب بن نوح از محمد بن ابیحمزه البطائنی از علی بن یقطین روایت کرده است که اینها هم از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح (مر). صحیح (مل).
در این حدیث آمده است که فردی بول میکند و فراموش میکند که آلت خود را بشوید، بعد برای نماز وضو میگیرد. امام علیهالسلام میفرمایند که آلتش را بشوید، اما نیازی نیست وضویش را اعاده کند.
یک نکته بسیار مهم اینجا هست که به نظر من جای این باب، در ابواب نواقض وضو نیست و مثلا باید در ضمن ابواب وضو میآمد، چرا که نواقض وضو وقتی مطرح است که وضویی صحیح انجام شده است و بعدش اتفاقی میافتد و این سؤال مطرح میشود که وضو، نقض شده است یا خیر؟ در حالی در اینجا اتفاق که عدم طهارت است، قبل از تحقق وضو است. پس در اصل، سؤال این است که وضوی صحیحی محقق شده است یا خیر، لذا حتی اگر امام علیهالسلام میفرمودند که باید اعاده وضو کند، تعارضی با احادیث حصر نواقض وضو ندارد.
نکته خاص دیگر این حدیث، تصریح و تأکیدی است که سؤال کننده درباره وضوی صلاتی دارد. نکتهاش اینجا است که آیا پاسخ امام علیهالسلام، صرفا مربوط به وضو صلاتی است؟ یعنی اگر وضوی غیر صلاتی بود، باید تجدید وضو کند؟ ببینید عزیزان! اگر امام ابتداء حکم این مسأله را میفرمودند و تصریح و تأکید بر وضوی صلاتی داشتند، میشد گفت که صلاتی بودن وضو در این حکم مهم است، البته آن هم تا زمانی که قرینهای قوی بر خلاف آن نباشد، اما اینجا فقط میتوان یک احتمال معمولی، در حد شک داشت، یعنی حتی مظنون هم نیست، چه برسد به مشکوک. بالاخره وقتی کسی وضو میگیرد، از این وضو، قصد و نیتی در ذهن دارد که یا به زبان میآورد، یا نمیآورد. مثلا بلند شده وضو گرفته که نماز بخواند، این میشود وضوی صلاتی. یا بلند شده وضو بگیر که بنا بر فتوای مشهور، بتواند دست به خط قرآن بکشد. یا از استحبابا بلند شده که وضو بگیرد و قس علی هذا که اینها نمونههای وضوی غیر صلاتی است. تقسیمبندیهای وضو متعدد است. یکی تقسیم وضو به صلاتی و غیر صلاتی است و دیگری تقسیم وضو به واجب و مستحب و بعضی تقسیمبندیهای دیگر.
برگردیم سراغ بحث خودمان. طرف بول کرده و فراموش کرده طهارت بگیرد، بعد بلند که نماز بخواند، لذا وضو گرفته است و وضویش میشود وضوی صلاتی و در سؤالش هم همین را گفته است، لذا قطعی نیست صلاتی بودن وضو تأثیری در جواب امام علیهالسلام داشته باشد و فقط در حد یک احتمال ۵۰% است که وضو بیشتر هم باشد، تا جایی برای ما قطع حاصل نکند، معتبر نیست. پس اگر ما باشیم و این روایت، اگر اصالة الاحتیاطی باشیم، باید بگوییم فقط مربوط به وضوی صلاتی است که ما نیستیم، اما در غیر این صورت، مربوط به همه وضوها میشود.
مطلب آخر که این هم مهم است، مسأله نسیان است. سؤال کننده میگوید که بول کردم و فراموش نمودم که طهارت بگیرم و وضو گرفتم. حالا سؤال اینجا است که اگر خاطرش بود که طهارت نگرفته، اما انءشاءالله؛ ماشاءاللهی کرد و برای نماز وضو گرفت، آیا باز هم تجدید وضو نمیخواهد، یا اینجا فرق میکند. همان مطالبی که درباره وضوی صلاتی عرض کردم، اینجا هم هست، یعنی اصالةالاحتیاطیها، قاعدتا میگویند که این جواز، فقط برای حالت فراموشی است، اما ما تردید داریم و اگر ما باشیم و فقط این روایت، نباید به این تردید خود توجه کنیم، مگر قرائن خارجیه، بعدا این تردید را تبدیل به قطع کند.