حدیث 758
758- 5-[1] وَ بِالْإسْنادِ عَنْ عَمّارٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ ع فی الرَّجُلِ إذا قَصَّ أظْفارَهُ بِالْحَدیدِ أوْ جَزَّ شَعْرَهُ أوْ حَلَقَ قَفاهُ فَإنَّ عَلَیهِ أنْ یمْسَحَهُ بِالْماءِ قَبْلَ أنْ یصَلّی سُئِلَ فَإنْ صَلَّی وَ لَمْ یمْسَحْ مِنْ ذَلِکَ بِالْماءِ قالَ یعیدُ الصَّلاةَ لِأنَّ الْحَدیدَ نَجِسٌ وَ قالَ لِأنَّ الْحَدیدَ لِباسُ أهْلِ النّارِ- وَ الذَّهَبَ لِباسُ أهْلِ الْجَنَّةِ.
وَ بِالْإسْنادِ عَنْ إسْحاقَ بْنِ عَمّارٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ ع مِثْلَهُ[2] إلّا أنَّهُ قالَ یمْسَحُ بِالْماءِ وَ یعیدُ الصَّلاةَ.
أقولُ: ذَکَرَ الشَّیخُ أنَّهُ مَحْمولٌ عَلَی الِاسْتِحْبابِ دونَ الْإیجابِ لِأنَّهُ شاذٌّ مُخالِفٌ لِلْأخْبارِ الْکَثیرَةِ انْتَهَی وَ یمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی التَّقیةِ لِما مَرَّ فی الْحَدیثِ الْأوَّلِ وَ یأْتی أیضاً ما یدُلُّ عَلَی طَهارَةِ الْحَدیدِ[3] وَ فی أحادیثِ حَصْرِ النَّواقِضِ السّابِقَةِ دَلالَةٌ عَلَی الْمَقْصودِ هُنا[4] وَ تَقَدَّمَ فی أحادیثِ الرُّعافِ أیضاً ما یدُلُّ عَلَی ذَلِکَ[5].
——————————
[1]– الاستبصار 1- 96- 311.
[2]– التهذیب 1- 425- 1353.
[3]– یأتی فی الحدیث 6 من هذا الباب.
[4]– تقدم فی الباب 3 من هذه الأبواب.
[5]– تقدم فی الحدیث 7 من الباب 6، و الحدیث 6، 10 من الباب 7 من هذه الأبواب.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن احمد بن یحیی بن عمران که معتبر درجه یک است، از احمد بن حسن بن علی بن فضال از عمرو بن سعید المدائنی از مصدق بن صدقه از عمار بن موسی الساباطی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
طریق دوم خطای در استنساخ است و همان طریق اول است.
* * *
علامه مجلسی: موثق (مل).
این حدیث چند نکته مهم دارد و ممکن است از نظر عدهای، با روایات قبل هماهنگ نباشد.
در این روایت معتبر آمده است که از امام صادق علیهالسلام درباره فردی سؤال شد که ناخن یا موی سرش به حدید کوتاه میکند، یا پشت سرش را میتراشد. آیا بر او است که قبل از نماز، به آب مسح کند؟ و اگر نماز خواند و مسح نکرد، چه؟ امام علیهالسلام در پاسخ میفرمایند که نمازش را اعاده کند، چرا که حدید نجس است و نیز فرمودند که حدید، لباس اهل آتش است و طلا لباس اهل بهشت.
احتمالا میدانید که نظر بنده در مورد طلا برای آقایان، با مشهور فقها فرق دارد که إن شاء الله در فرصتی به آن خواهیم پرداخت، خیلی هم بحث طولانی نیست، شاید کمتر از چهار، پنج جلسه جمع شود.
در مورد نجس هم بارها گفتهایم و احتمالا بعدها هم خواهیم گفت.
علی ای حال! در ما نحن فیه، آنچه مطرح است اینکه آیا این اعاده نماز، واجب است؟ یا از باب استحباب است. اگر کسی مبنایش، مبنای ما باشد که ظهور اولیه اوامر نواهی در توصیه و تنزیه است، مگر خلاف آن ثابت شود، که تکایف همان ابتدا روشن است و این دستور هم توصیهای و از باب استحباب است که نماز در حال تمیزی بیشتر اقامه شود، اما اگر کسی مبنای مشهور را قبول داشته باشد، کار سخت میشود. مرحوم شیخ الطائفه و طبع ایشان، بسیاری از فقها، این اعاده را به جهت مخالفت با اخبار کثیره، حمل بر استحباب کردهاند، در حالی که ظاهرا اخبار کثیرهای مخالف این حدیث و امر اعاده صلاة در این مورد نیست. البته حمل بر تقیه هم خالی از وجه نیست، کما اینکه به قول شیخ حر، در حدیث اول دیدیم. نکته بعدی هم که به کمک آقایان میآید که این حدیث را حمل بر استحباب یا تقیه کنند، این است که نواقض وضو، حصر در مواردی داشتند که این مورد،جزءش نبود.
طهارت و نجاست حدید هم که فعلا بحث ما نیست.