حدیث 35153 و جمعبندی این باب (موقت)
35153- 7-[1] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإسْنادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفّارِ عَنْ إبْراهیمَ عَنِ النَّوْفَلیِّ عَنِ السَّکونیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبائِهِ قالَ: قالَ رَسولُ اللهِ ص مَنْ شَهَرَ سَیفاً فَدَمُهُ هَدَرٌ.
أقولُ: وَ تَقَدَّمَ ما یدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فی الدِّفاعِ[2] وَ الْجِهادِ[3] وَ یَأْتی ما یَدُلُّ عَلَیهِ[4].
——————————
[1]– التهذیب 10- 315- 1174.
[2]– تقدم فی الأبواب 1 و 2 و 3 و 5 و 6 من أبواب الدفاع.
[3]– تقدم فی الباب 46 من أبواب جهاد العدو.
[4]– یأتی فی الباب 6 من أبواب موجبات الضمان.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن حسن الصفار که معتبر درجه یک است، از ابراهیم بن هاشم القمی از حسین بن یزید النوفلی از اسماعیل بن ابیزیاد السکونی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
«شهر سیفا»، در لغت یعنی شمشیرش را آشکار کند، اما در اصلاح، یعنی اراذل و اوباشی کند، قمهکشی کند، متعرض جان و ناموس دیگران به زور شود و اینجور چیزها. طبیعتا این افراد هم اگر دفعشان، جز به کشتن ممکن نباشد، خونشان هدر است و نَه قصاص دارد. البته این جا هم نمیتوان گفت که هر کس «شهر سیفا» کرد، بزنید بکشید و خونش هدر است. این جا هم اگر راه دیگری هست که جلویش گرفته شود، خصوصا اگر امکان اصلاحش هست و مانند اینها، باید حتی الامکان از کشتن او جلوگیری کرد، اما اگر گریزی نبود و طرف را کشتند، خونش هدر است.
* جمعبندی این باب (موقت):
در این باب دیدیم که مواردی از قصاص و حتی دیه معاف شده است. به نظرم اگر به توضیح ذیل حدیث اول و آخر همین باب مراجعه کنید، برای جمعبندی کفایت میکند.