حدیث 35146 و جمع‌بندی این باب (موقت)

35146- 3-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلیِّ بْنِ مَحْبوبٍ عَنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْقاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلیٍّ عَنْ أبی‌بَصیرٍ قالَ: سَألْتُ أباعَبْدِاللهِ ع عَنْ رَجُلٍ کانَ راکِباً عَلَی دابَّةٍ فَغَشی رَجُلاً ماشیاً حَتَّی کادَ أنْ یوطِئَهُ فَزَجَرَ الْماشی الدّابَّةَ عَنْهُ فَخَرَّ عَنْها فَأصابَهُ مَوْتٌ أوْ جُرْحٌ قالَ لَیسَ الَّذی زَجَرَ بِضامِنٍ إنَّما زَجَرَ عَنْ نَفْسِهِ.
وَ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ عَنِ الْمُعَلَّی عَنْ أبی‌بَصیرٍ مِثْلَهُ وَ زادَ وَ هیَ الْجُبارُ[2].
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشیرٍ عَنْ مُعَلًّی أبی‌عُثْمانَ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع مِثْلَهُ[3].
——————————
[1]– التهذیب 10- 212- 839.
[2]– التهذیب 10- 223- 877. و الجبار- الهدر.” الصحاح (جبر) 2- 608″.
[3]– الفقیه 4- 103- 5191.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در الفقیه التهذیب و الإستبصار به چند طریق روایت کرده است.
1. به طریق خود به محمد بن علی بن محبوب که معتبر درجه یک هست، از حسین بن سعید الاهوازی از قاسم بن محمد الجوهری از علی بن ابی‌حمزه البطائنی از ابوبصیر الاسدی که سه نفر اول و نفر آخر از ثقات درجه یک، قاسم بن محمد الجوهری، از ثقات درجه دو و علی بن ابی‌حمزه البطائنی، از ثقات مشروط است.
2. به طریق خود به حسن بن محبوب که معتبر درجه یک است، از معلی، ابوعثمان الاحول از ابوبصیر که این‌ها همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق هم شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به جعفر بن بشیر که معتبر درجه یک است، از معلی، ابوعثمان الاحول روایت کرده است که این‌ها هم از ثقات درجه یک هستند.

این هم روایت جالبی است که توجه به آن برای قاضی می‌تواند کارگشا باشد. آمده است که فردی سواره است و بالای سر پیاده‌ای حرکت می‌کند و نزدیک است که پیاده را لگدمال کند. پیاده هم مرکب را هی می‌کند که دور شود. سوار از اسب می‌افتد و می‌میرد. تکلیف چیست؟ امام علیه‌السلام می‌فرمایند که هیچ او فقط از خودش دور کرده است. ببینید واقعا احکام قصاص و جبران خسارت، حداقل این 125تایی که تا الآن بررسی کردیم، آن‌چه معتبر بود، هیچ کدامش مخالف عقل نبود و طبیعی است که نباید هم باشد.
این‌جا، فرد پیاده قصد کشتن نداشته و فقط از ترس این‌که آسیبی نبیند، مرکب را از خود دور کرده است. راکب هم نسبت به فرد پیاده، به اندازه‌ای بی‌توجه بوده است که ممکن بوده به او آسیب برسد، پس فرد پیاده خطایی نکرده است، فقط خود را در سلامت داشته، حالا اگر فرد افتاد و مرد، چیزی گردن این فرد پیاده نیست. حتی بنده بر اساس سایر دلایلی عقلی و نقلی اضافه می‌کنم که اگر مرکب به جهت بی‌مبالاتی سوار که الآن مرده است، آسیبی به فرد یاده شد، زد، باید جبران شود.
 
* جمع‌بندی این باب (موقت):
باید با دقت بررسی کرد و دید که اگر کسی به قتل رسیده است، ولو دزد یا چشم‌چران به حریم خصوصی و خلاصه مجرم بوده است، در چه شرایطی بوده، قاتل چه قصدی داشته و چه اقدامی کرده است. خلاصه این‌که قاضی موظف است بر اساس شواهد و قرائن، ببیند آیا مقصر اصلی کیست؟ آیا در کارش عمد داشته یا خیر؟ آیا قصد کشتن داشته، یا خیر؟ آیا هم‌کاری داشته یا خیر و خیلی چیزهای دیگر و در نهایت بر اساس آن چه قطع  پیدا می‌کند، حکم کند و نَه بر اساس شک یا ظن. حالا این حکم، ممکن است قصاص باشد، دیه یا غرامت باشد، یا هیچ چیزی نباشد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه