حدیث 35125
35125- 2-[1] وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی عَنْ یونُسَ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَماعَةَ قالَ: قَضَی أمیرُالْمُؤْمِنینَ ع فی رَجُلٍ شَدَّ عَلَی رَجُلٍ لِیقْتُلَهُ وَ الرَّجُلُ فارٌّ مِنْهُ فَاسْتَقْبَلَهُ رَجُلٌ آخَرُ فَأمْسَکَهُ عَلَیْهِ حَتَّی جاءَ الرَّجُلُ فَقَتَلَهُ فَقَتَلَ الرَّجُلَ الَّذی قَتَلَهُ وَ قَضَی عَلَی الْآخَرِ الَّذی أمْسَکَهُ عَلَیْهِ أنْ یطْرَحَ فی السِّجْنِ أبَداً حَتَّی یموتَ فیهِ لِأنَّهُ أمْسَکَهُ عَلَی الْمَوْتِ.
——————————
[1]– الکافی 7- 287- 2، و التهذیب 10- 219- 860، 861.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از محمد بن عیسی بن عبید الیقطینی از یونس بن عبدالرحمن از زرعه بن محمد از سماعه بن مهران روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر ابن عبید الیقطینی که از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند.
شیخ الطائفه هم شبیه این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
1. به طریق خود در الفقیه به علی بن ابراهیم القمی که معتبر درجه یک است، به باقی سند الکافی
2. به طریق خود در الفقیه به حسین بن سعید الاهوازی از عبدالرحمن بن ابینجران از عاصم بن حمید از حمد بن قیس
که این دو طریق هم معتبر است.
* * *
علامه مجلسی: موثق (مر).
فردی میخواهد فرد دیگر را بکشد، اما این آقا فرار میکند. در این میان فرد دیگری سر میرسد این آقای فراری را میگیرد تا آن فرد میرسد و نهایتاً فراری را میکشد. آنچه امیر مؤمنان علیهالسلام حکم فرمودند، همان چیزی است که در روایت قبل دیدیم و در نتیجه ملاحظاتش هم همان است. میبینیم محبوس کردن تا مرگ، در هر دو هست و کاملا بین جرم و جنایت تناسب وجود دارد.