حدیث 35109
35109- 6-[1] وَ عَنْ عَلیِّ بْنِ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِیْثَمی عَنْ أبانٍ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسارٍ قالَ: قُلْتُ لِأبیجَعْفَرٍ ع عَشَرَةٌ قَتَلوا رَجُلاً قالَ إنْ شاءَ أوْلیاؤُهُ قَتَلوهُمْ جَمیعاً وَ غَرِموا تِسْعَ دیاتٍ وَ إنْ شاءوا تَخَیروا رَجُلاً فَقَتَلوهُ وَ أدَّی التِّسْعَةُ الْباقونَ إلَی أهْلِ الْمَقْتولِ الْأخیرِ عُشْرَ الدّیَةِ کُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ قالَ ثُمَّ الْوالی بَعْدُ یلی أدَبَهُمْ وَ حَبْسَهُمْ.
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنِ الْقاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أبانٍ[2]
وَ رَواهُ الشَّیْخُ بِإسْنادِهِ عَنْ عَلیِّ بْنِ إبْراهیمَ مِثْلَهُ[3].
——————————
[1]– الکافی 7- 283- 4.
[2]– الفقیه 4- 115- 5230.
[3]– التهذیب 10- 217- 854، و الاستبصار 4- 281- 1064.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از احمد بن حسن المیثمی از ابان بن عثمان الاحمر از فضیل بن یسار النهدی که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق این حدیث را به طریق خود در الفقیه به قاسم بن محمد الجوهری که معتبر نیست، از ابان بن عثمان به باقی سند روایت کرده است که گفته شد ظریق معتبر نیست.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به علی بن ابراهیم القمی که معتبر درجه یک است، به باقی سند الکافی روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: حسن أو موثق (مر).
در این روایت درباره قتل اشتراکی ده نفر صحبت میکند که یک را به قتل رساندهاند. امام علیهالسلام میفرمایند که اگر خواستند، میتوانند هر ده نفر را بکشند، اما باید نُه دیه بدهند و اگر خواستند میتوانند یک نفر را بکشند که در این صورت قاتلان باقیمانده باید یک دهم دیه را اهل مقتول قصاص شده بدهند و والی هم حق دارد، تأدیب و حبس اینها اقدام کند.
قسمت اول که با توضیح ذیل روایت چهارم، کاملا هماهنگ است و نکته اضافهای که دارد، در مورد تأدیب و حبس احتمالی آنها توسط والی است. این هم از آن نکات مهم و معقول است تا افراد را از تبانی و شراکت در قتل اشتراکی باز دارد و اگر کسانی مرتکب شدند، راه مجازات آنها باز باشد. خوب عنایت بفرمایید که ممکن است عدهای قابل ملاحظه، تبانی کنند و فردی را به قتل برسانند و چون تعدادشان زیاد است و بار کمتری از مجازات را بر دوش بکشند. اینجا به تجویز امام علیهالسلام، والی اگر دید چنین خباثتهایی در کار است، میتواند مجازات دیگری مانند حبس بر قاتلان جاری کند، بلکه احتمال بازدارندگی بیشتر شود.
والی در اینجا به معنای سیاسی آن نیست، بلکه به معنای کسی است که بر قضاوت و صدور حکم قضایی ولایت دارد، چرا که او کسی است که باید حکم قضایی صادر کند و نَه والی سیاسی.