حدیث 35095

35095- 12-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ هِشامِ بْنِ سالِمٍ وَ عَلیِّ بْنِ النُّعْمانِ عَنِ ابْنِ مُسْکانَ جَمیعاً عَنْ سُلَیْمانَ بْنِ خالِدٍ قالَ: سَألْتُ أباعَبْدِاللهِ ع عَنْ رَجُلٍ ضَرَبَ رَجُلاً بِعَصاً فَلَمْ یرْفَعْ عَنْهُ حَتَّی قُتِلَ أ یدْفَعُ إلَی أوْلیاءِ الْمَقْتولِ قالَ نَعَمْ وَ لَکِنْ لا یتْرَکُ یعْبَثُ بِهِ وَ لَکِنْ یجازُ عَلَیْهِ.
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنْ هِشامِ بْنِ سالِمٍ مِثْلَهُ[2].
——————————
[1]– التهذیب 10- 157- 632.
[2]– الفقیه 4- 104- 5194.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسین بن سعید الاهوازی که معتبر درجه یک است، به چند طریق روایت کرده است.
1. از نضر بن سوید از هشام بن سالم از سلیمان بن خالد
2. از علی بن نعمان از عبدالله بن مسکان از سلیمان بن خالد
که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق این حدیث را به طریق خود در الفقیه به هشام بن سالم که معتبر درجه یک است، روایت کرده است.
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح کالشیخ … (رو).

ببینید باز این‌جا هم اگر نظر حقیر در باب لزوم عمد، هم در اقدام و هم قصد و نیت کشتن را بگیرید، تا قتلی عمد به حساب آید، مشکلی پیش نمی‌آید، اما اگر نظر مشهور را بگیرید، این روایت با روایت قبل هماهنگ نیست، مگر این‌که بگویید روایت قبل، یک ضربه را می‌گوید خطأ شبه عمد که قصاص ندارد دیه غلیظ می‌شود و این روایت که تکرار دارد را می‌گوید قتل عمد که قصاص دارد. با این فرض، با بعضی روایات قبل ناهماهنگی به وجود می‌آید.
نکته آخر این‌که بسیاری از بزرگان از این حدیث برداشت جواز قصاص کرده‌اند، در حالی که این حدیث سخنی از قصاص ندارد. می‌گوید او را تحویل اولیای مقتول بدهند، ولی رهایش نکنند که هر چه خواستند، بکنند، فقط او را مجازات کنند. حالا این‌که این مجازات چیست؟ معلوم نیست. شاید این مجازات قصاص باشد، شاید دیه باشد، از خود این حدیث چیزی معلوم نیست، جز این‌که اولیای مقتول مجاز به هر رفتاری با او نیستند، بلکه فقط باید مجازات متناسب شود و نَه بیش‌تر.
مفهوم عبارت آخر را هم که در روایت قبل داشتیم. ولی دم مجاز نیست، قاتل را به بازی بگیرد و شکنجه کند و مانند این‌ها، فقط مجاز است جان او را بگیرد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه