حدیث 35091
35091- 8-[1] وَ عَنْهُ عَنْ أحْمَدَ عَنْ عَلیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلیِّ بْنِ أبیحَمْزَةَ عَنْ أبیبَصیرٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ ع قالَ: لَوْ أنَّ رَجُلاً ضَرَبَ رَجُلاً بِخَزَفَةٍ أوْ بِآجُرَّةٍ أوْ بِعودٍ فَماتَ کانَ عَمْداً[2].
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنْ طَریفِ بْنِ ناصِحٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ أبیحَمْزَةَ[3]
وَ رَواهُ الشَّیْخُ بِإسْنادِهِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[4]
وَ کَذا الْحَدیثانِ اللَّذانِ قَبْلَهُ
أقولُ: هَذا مَحْمولٌ عَلَی ما یقْتُلُ مِثْلُهُ أوْ عَلَی تَکْرارِ الضَّرْبِ.
——————————
[1]– الکافی 7- 279- 7.
[2]– ورد فی هامش المخطوط ما نصه- لو ضربه بحصاة أو عود خفیف فیه روایتان أشهرهما أنّه لیس بعمد یوجب للقود، راجع شرائع الإسلام [4- 195].
[3]– الفقیه 4- 110- 5214.
[4]– التهذیب 10- 156- 626.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از علی بن حکم از علی بن ابیحمزه البطائنی از ابوبیر الاسدی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر علی بن ابیحمزه که از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند.
شیخ صدوق هم شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به ظریف بن ناصح که در اینجا اشتباه نوشته شده و طریق معتبری هم نیست، از علی بن ابیحمزه البطائنی روایت کرده است.
شیخ الطائفه نیز شبیه حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به احمد بن محمد بن عیسی که معتبر درجه یک است، به باقی سند الکافی روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: ضعیف علی المشهور (مر).
* * *
مجلسی اول: و الشیخان فی الصحیح (رو).
1. خزفه چیزهایی است که با گل ساخته میشود، با آتش حرارت داده میشود. در لسان العرب آمده است: «من عمل من الطین و شوی بالنار، فصار فخارا». چیزهایی مثل کوزه و سفالینهها.
2. آجر هم که همین آجر است و خشت.
3. عود به معنای چوب است. از چوبهای خیلی کوچک و باریک بگیرید، تا چماق و عمود و غیره اینها.
اگر دقت کنید، میبینید که بعضی از اینها متعارفا آلت کشنده نیستند. تکرار هم در روایت مطرح نشده است. پس اگر بخواهیم به نص روایات توجه اخباری و قشری کنیم، باید بگوییم کشنده یا کشنده نبودن دخلی ندارد، اما یک جمع منطقی خوب وجود دارد. سفالینه، آجر یا چوب یا هر چیز دیگری، کشنده باشد یا نباشد، حرف اول و آخر را نمیزند. مهم عمد بر اقدام و عمد بر قتل است، حالا میخواهد هر کدام باشد. نهایتاً آلتی که کشنده است، قرینهای است بر تقویت عمد و آلت غیر کشنده، قرینهای است بر تقویت عدم عمد، اما باید سایر شواهد و قرائن را هم در نظر گرفت.