الحدیث 97 / 1

97/1- محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی: عن أحمد بن محمد، عن [محمد] ابن سنان، عن أبی‌الصباح بن عبدالحمید، عن محمد بن مسلم، عن أبی‌جعفر علیه‌السلام قال: «و الله [ل] الذی صنعه الحسن بن علی علیهما السلام کان خیرا لهذه الأمة مما طلعت علیه الشمس، (ف) و الله لقد نزلت هذه الآیة: أ لَمْ تَرَ إلَی الَّذینَ قیلَ لَهُمْ: کُفّوا أیْدیَکُمْ وَ أقیموا الصَّلاةَ وَ آتوا الزَّکاةَ إنما هی طاعة الإمام، و طلبوا القتال، فَلَمّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ مع الحسین علیه‌السلام قالوا[1]: رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنا الْقِتالَ؟ لَوْ لا أخَّرْتَنا إلی أجَلٍ قَریبٍ* نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ؟ أرادوا تأخیر ذلک إلی القائم علیه‌السلام.»[2]
——————————
[1]. در متن: قال.
[2]. روضه کافی: 330 [ح 506]. در متن حدیث- چنان‌که توضیح دادیم- از دو آیه در دو سوره استفاده شده است.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام غیر معتبر است.
این حدیث را ثقةالاسلام الکلینی از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از محمد بن سنان از ابوصباح بن عبدالحمید از محمد بن مسلم روایت کرده است که فارغ از این‌که ابوالصباح بن عبدالحمید مجهول درست است یا صباح بن عبدالحمید که توثیق درجه دو می‌شود، محمد بن سنان در سند حدیث است که از مشاهیر کذابون است و در نتیجه طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.
شبیه این حدیث در تفسیر العیاشی (ج 1، ص 258) هم به صورت مرسل آمده است.

همان حدیث شماره 32 است، لذا به آن‌جا مراجعه بفرمایید. فقط نکته‌ای را عرض کنم که بسیار مهم است و به گمانم آن‌جا عرض نکردم. در این روایت که البته غیر معتبر هم هست، عبارت قرآنی « رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنا الْقِتالَ؟ لَوْ لا أخَّرْتَنا إلی أجَلٍ قَریبٍ، نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ؟» متشکل از دو آیه با فاصله زیاد در قرآن‌های امروزی است. عبارت «رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنا الْقِتالَ لَوْ لا أخَّرْتَنا إلی أجَلٍ قَریبٍ» از آیه 77 سوره نساء است و عبارت «نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ؟» از آیه 44 سوره ابراهیم که چند صد آیه با هم فاصله دارد و با توجه به عنوان‌بندی علامه بحرانی، شاید بتوان گفت که ایشان بر این باور بوده که این دو عبارت پشت سر هم و از یک آیه بوده‌اند.
البته همان‌طور که عرض شد، این روایت بر مبنای معتبر نیست که بخواهیم روی این فرضیه که این دو عبارت پشت سر هم هستند یا نیستند، حسابی باز کنیم، اما فرصتی است به این موضوع اشاره کنم که ما در بحث کفایه، ضمن مطالبی که از خارج کتاب اضافه کردیم، بیش از صد جلسه هم درباره حجیت قرآن و مباحث پیرامون آن صحبت کردیم. از انواع تحریف بگیرید تا حجیت سیاق آیات و … آن‌جا عرض کردم که یکی از نکات مهم، همین سیاق آیات است. یعنی آیا ترتیب عبارات قرآنی که الآن در اختیار ما است، همان است که مورد نظر الله تعالی است، یا خیر؟ اگر بگوییم این ترتیب، همان ترتیب منظور الله تعالی است که بلاشک سیاق آیات حجت می‌شود و البته بعضی از باورهای مهم اعتقادی دو مکتب، چه شیعه و چه سنی، زیر سؤال می‌رود و منتفی می‌شود. اگر هم بگوییم نیست، شاید دیگر نتوان به سیاق آیات استناد کرد و بخشی از حجیت قرآن از دست می‌رود. در این فرض اخیر، با عرضه روایات به آیات قرآن هم با مشکل مواجه می‌شویم. در این مورد هم بحث خوبی داشتیم و جمع‌بندی این شد که ترتیب عبارات قرآن کلاً زیر و رو نشده است، اما همه‌اش هم مطابق منظور الله تعالی نیست. لذا آن مقدار را که می‌دانیم تغییر کرده است، باید بر اساس همین دانسته خود پیش برویم و آن تغییر را لحاظ کنیم. اما آن مقدار را که دلیلی بر آن نداریم، با جواز اهل بیت علیهم‌السلام به همین ترتیب فعلی قرآن پیش می‌رویم تا إن شاء الله امام عصل عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تشریف بیاورند و تکلیف را روشن بفرمایند.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه