7. آیه151 سوره انعام (بحث قصاص)
قُلْ تَعالَوْا أتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ألاَّ تُشْرِکوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إحْساناً وَ لا تَقْتُلوا أوْلادَکُمْ مِنْ إمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إیّاهُمْ وَ لا تَقْرَبوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللهُ إلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلونَ (151)
بگو: «بیایید، تلاوت کنم آنچه را حرام کرده است پروردگارتان بر شما: «شریک قرار ندهید به او چیزی را و به والدین احسانی (کنید) و نکشید فرزندانتان را از روی فقر»، ما روزی میدهیم شما را و بپرهیزید زشتکاریها را، آنچه ظاهر شود از آن و آن چه پنهان است و نکشید جان کسی را که حرام کرده است الله، مگر به حق، آن (است آنچه) شما را سفارش کردتان به آن، باشد که تعقل ورزید. (151)
بگو بیایید آنچه را پروردگارتان بشما حرام کرده بخوانم اینکه: چیزی را با او شریک مکنید و با پدر و مادر، نیکی کنید و فرزندان خویش را از بیم فقر مکشید، که ما شما و آنها را روزی میدهیم، و بکارهای زشت، آنچه عیان است و آنچه نهان است، نزدیک مشوید و تنی را که خدا محترم داشته جز بحق مکشید. این چیزهاست که بدان سفارشتان کرده شاید خرد وری کنید. (۱۵۱)
بگو: «بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده برای شما بخوانم: چیزی را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستی مکشید ما شما و آنان را روزی میرسانیم و به کارهای زشت- چه علنی آن و چه پوشیده [اش]- نزدیک مشوید و نفْسی را که خدا حرام گردانیده، جز بحق مکشید. اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است، باشد که بیندیشد. (۱۵۱)
بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بخوانم، و آن اینکه چیزی را شریک او قرار مدهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از بیم فقر نکشید- ما شما و آنها را روزی میدهیم- و به کارهای زشت نزدیک نشوید چه آشکار آنها و چه پنهان آنها (مانند گناهان عملی و اعتقادی، یا گناهان آشکار در نظر مردم و پوشیده از آنها)، و نفسی را که خدا محترم شمرده و کشتنش را حرام کرده جز به حق (نظیر قصاص یا حدود یا دفاع و غیره) نکشید. اینهاست که خدا شما را بدان سفارش کرده، شاید بیندیشید. (۱۵۱)
1. اختلاف قرائتی در این آیات که موجب اختلاف در معنا شود نیست و نهایتاً در قواعد تجویدی و لهجه و مانند آن، یا شماره آیه است.
2. این آیه مطالب متنوعی مانند شرک نورزیدن به الله تعالی، احسان به والدین، نکشتن اولاد و … بیان میکند که از بحث ما خارج است و آنچه به بحث فعلی ما مربوط میشود عبارات «لا تَقْتُلوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللهُ إلاَّ بِالْحَقِّ» است.
3. این قسمت از آیه میگوید که نباید هیچ کسی را که الله حریم برایش قائل شده است، کشت، مگر به حقی و میدانیم که جان همه انسانها محترم است، ولو مشرکین و کافران، مگر در مواردی که اجازه داده شده است. مثلاً گفتیم عقلاً کسی که قصد کشتن کسی را دارد و گفتیم آن هم در صورتی که هیچ گریز و گزیری جز کشتن او برای ممانعت از این کار نیست، اما اینکه وضعیت قصاص و احکام آن چیست؟ در این آیه چیزی ندارد.
4. نکته آخر و مهم که به بحث ما هم بر میگردد، درباره «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلونَ» است. شرک به الله تعالی، احسان به والدین، نکشتن فرزندان به بهانه فقر، نزدیک نشدن به فواحش و نکشتن کسی که الله تعالی جانش را حریم قرار داده، مگر به حق، همه مواری عقلی هستند. علاوه بر اینها شاید بتوان گفت که اینکه واقعاً چه کسی را میتوان کشت، معیارش عقل و تعقل است و نَه احساسات و عواطف و هیجانات. اگر کسی این مطلب را بپذیرد، این هم قرینهای است بر ادعایی که ما داشتیم و اینکه انسان مؤمن باید تلاش کند در اجرای قصاص به عواطف و احساسات خود توجه نکند و اگر عقل او قصاص را لازم میداند، اجرا کند.
من مطلب دیگری ندارم و فکر میکنم همین مقدار در ما نحن فیه کفایت میکند.