الحدیث 72 / 1
72/1 – العیاشی، بإسناده: عن زرارة، قال أبوعبدالله علیهالسلام: «سئل أبی عن قول الله[1]: (وَ) قاتِلوا الْمُشْرِکینَ کافَّةً کَما یُقاتِلونَکُمْ کافَّةً، حَتَّی لا تَکونَ فِتْنَةٌ[2] وَ یَکونَ الدّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فقال: لا، لم یجئ تأویل هذه الآیة، و لو قد قام قائمنا بعد سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الآیة، و لیبلغن دین محمد ما بلغ اللیل حتی لا یکون مشرک علی ظهر الأرض کما قال الله.»[3]
——————————
[1]. [در متن: قال أبوجعفر علیهالسلام.]
[2]. در متن: لا یکون شرک. آیه یاد شده از دو آیه؛ توبه (9): 37 و انفال (8): 40، ممزوج شده است و این حدیث در ذیل شماره بیست و یکم گذشت.
[3]. تفسیر العیاشی 2: 56 [انفال، ح 48].
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام غیر معتبر است.
این حدیث در تفسیر العیاشی (ج 2، ص 56) به صورت مرسل از زراره بن اعین روایت شده است. این حدیث، همان حدیث شماره 52 است که گفتیم مرحوم العیاشی، متوفای سال 320 هجری و زراره بن اعین، متوفای بین سالهای 148 تا 150 هجری است، یعنی این حدیث ارسالی حدود یک قرن و نیم دارد. در نتیجه طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست.
ناگفته نماند که نسخه علامه بحرانی با بعضی نسخ مانند نسخه علامه مجلسی تفاوتهایی دارد که به دو دلیل مهم نیست. اول اینکه تأثیری در معنا ندارد و دیگر اینکه حذیث معتبر نیست که بخواهیم خود را درگیر اختلاف نسخ در فهم روایت کنیم.
همان حدیث شماره 52 است، لذا به توضیحات آنجا مراجعه بفرمایید. البته قرار بود درباره خود آیات خیلی صحبت نکنیم، اما اجازه بفرمایید در اینجا دو نکته را درباره خود آیه عرض کنم.
1- اول اینکه کافة در این آیه به مشرکین بر میگردد یا قتال یا قتال کنندگان. اگر به مشرکیت برگردد، یعنی با همه مشرکین قتال کنید، همانگونه که آنها با همه شما قتال میکنند. اگر به قتالکنندگان بر گردد، یعنی همه شما با مشرکان قتال کنید، همانگونه که همه آنهها با شما قتال میکنند و اگر به قتال بر گردد، یعنی تمام و کمال با آنها قتال کنید، همانطور که آنها، تمام و کمال با شما قتال میکنند.
قتل معمولاً به معنای کشتن متعارف است، اما گاهی به معنای منکوب کردن، نابود کردن، کنترل شد و امثال اینها است. مثلاً وقتی سخت از قتل نفس، منظورن نفساماره است، نَه نفس به معنای انسان، طبیعتاً این نیست که جان بگیرید، یعنی او را سرکوب کنید، هلاک کنید، تحت کنترل خود داشته باشید. اما وقتی قتل به باب قتال و مقاتله میرود، به معنای کارزار و مبارزه میشود. حالا این مبارزه ممکن خون و خونریزی داشته باشد، یا نداشته باشد. مبارزه فرهنگی، اقتصادی و مانند اینها هم از مصادیق قتال هستند، لذا وقتی میگوید «وَ قاتِلوا الْمُشْرِکینَ کافَّةً کَما یُقاتِلونَکُمْ کافَّةً» لزوماً ب این معنا نیست که بزنید و بکشید و کشته شوید، خیر یعنی کارزار کنید، به وقتش بکشید و کشته شوید، به وقتش هم کارزار فرهنگی دشته باشید، کارزار اقتصادی داشته باشید، کارزار سیاسی داشته باشید و قس علی هذا.