الحدیث 64 / 1

64/1- محمد بن یعقوب: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن سنان، عن معاذ بن کثیر، قال: سمعت أباعبدالله علیه‌السلام یقول: «موسع علی شیعتنا أن ینفقوا مما فی أیدیهم بالمعروف، فإذا قام قائمنا علیه‌السلام حرم علی کل ذی کنز کنزه حتی یأتیه به فیستعین به علی عدوه، و هو قول الله عز و جل فی کتابه: وَ الَّذینَ یَکْنِزونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ ألیمٍ.»[1]
——————————
[1]. کافی 4: 61.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام غیر معتبر است.
این حدیث را ثقةالاسلام الکلینی در الکافی (ح 6250)، از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از محمد بن سنان از معاذ بن کثیر روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر محمد بن سنان که از مشاهیر کذابون است و در نتیجه طریق حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.
شیخ الطائفه نیز شبیه این حدیث را در التهذیب (ج 4، ص 143)، به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن حسن الصفار که معتبر درجه یک است، از حسن بن حسین اللؤلؤی که در آن‌جا به اشتباه حسن بن حسن نوشته شده است و نیز محمد بن علی بن محبوب و حسن بن علی و محسن بن علی بن یوسف از محمد بن سنان از حماد بن طلحه از معاذ بن کثیر، روایت کرده است. حسن بن علی، ممکن است حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره باشد و ممکن است حسن بن علی الزیتونی باشد. علی ای حال! آن‌چه در این سند تکلیف ما را روشن می‌کند، وجود محمد بن سنان است که از مشاهیر کذابون می‌باشد و طریق شیخ الطائفه را هم در این حدیث به معصوم علیه‌السلام، غیر معتبر می‌کند.
خواهیم دید که شبیه این حدیث در تفسیر العیاشی (ج 2، ص 87) به صورت مرسل آمده است.
خلاصه این‌که طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.
علامه مجلسی طرق این حدیث را در کتاب مرآة العقول (ج 16، ص 193)، ضعیف علی المشهور و در ملاذ الأخیار (ج 6، ص418)، ضعیف می‌داند.

درباره این حدیث دو نکته عرض کنم و برویم سراغ روایت بعدی.
1- متن این حدیث با کمی تسامح، به قرائنی قابل قبول است و در زمان ظهور حضرت قائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، بر هر صاحب معرفت و شیعه واقعی لازم است که تمام دارایی خود، از مال و جان را نثار ایشان کند، اما این‌که بگوییم ثروت‌اندوزی به ای نحو کان در زمان قیام ایشان یا بعد آن حرام و ممنوع است، نمی‌دانم. نگفته نماند، در ادبیات فارسی، وقتی سخن از ثوت‌انروزی با مال‌اندوزی می‌شود، بار معنایی منفی دارد، در حالی که چنین نیست. مثلاً پس‌انداز که لازمه زندگی امروزی است و متأسفانه جمعی از مردم از آن محروم هستند، یا حتی افزایش سرمایه در بحث تجارت و مدیریت، یا در سطح کلام مدیریت دولتی، صندوق ذخیره ارزی، به نوعی ثروت‌اندوزی یا مال‌اندوزی است، اما بعید می‌دانم کسی آن را قبیح و غیر اخلاقی بداند. د راصل آن ثروت‌اندوزی قبیح و غیر اخلاقی و از منظر شرعی، ممنوع است که بیش از حد و اندازه باشد.
2- نکته بسیار مهم این‌که «یکنزون الذهب و الفضه» به معنای صرف ثروت‌اندوزی مثبت مانند پس انداز و افزایش سرمایه و مانند این‌ها نیست، بلکه به معنای ثروت‌اندوزی به همراه دریغ کردن آن از موارد لازم است، یا به تعبیر دیگر، ثروت‌اندوزی غیر شرعی است، لذا در همه زمان‌ها غیر مجاز است و ربطی به زمان ظهور و حضور امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ندارد. الله عز و جل در این آیه شریفه، کسانی را که ثروت‌اندوزی می‌کنند و آن را در راه الله تعالی که لازم است هزینه شود، هزینه نمی‌کنند، یعنی واجبی را ترک می‌کنند، به عذاب الیم بشارت داده است و این نشان می‌دهد که نَه گنج‌اندوزی در این عبارات قبیح و ناپسند است، بلکه از گناهان کبیره است. حال می‌خواهد در زمان ظهور و حضور امام عصر باشد، یا قبل آن.
3- با توجه به نکته‌ای که بنده عرض کردم، جناب آقای علوی فرمودند که شاید خود این نشانه جعلی بودن روایت باشد، یعنی افرادی برای تبرئه ثروت‌اندوزی بی‌جای خود یا دوستانشان که در آیه از گناهان کبیره شمرده شده و به عذاب الیم بشارت داده شده است، در زمان خودشان که طبیعتاً زمان ظهور امام زمان نبوده است، این را جعل کرده باشند که به نظرم حرف بی‌وجهی نیامد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه