حدیث 6427

(6427) الکافی (ح 10144)، التهذیب (ج 7، ح 1627): مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی وَ عِدَّةٌ مِنْ أصْحابِنا عَنْ أحْمَدَ بْنِ أبی‌عَبْدِاللهِ عَنِ الْقاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ راشِدٍ عَنْ أبی‌بَصیرٍ قالَ: «قالَ لی أبوجَعْفَرٍ علیه‌السلام: «إذا تَزَوَّجَ أحَدُکُمْ، کَیْفَ یَصْنَعُ؟» قُلْتُ: «لا أدْری!» قالَ: «إذا هَمَّ بِذَلِکَ، فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ لْیَحْمَدِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ. ثُمَّ یَقولُ: «اللّهُمَّ! إنّی أُریدُ أنْ أتَزَوَّجَ، فَقَدِّرْ لی مِنَ النِّساءِ أعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أحْفَظَهُنَّ لی فی نَفْسِها وَ مالی وَ أوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أعْظَمَهُنَّ بَرَکَةً وَ قَدِّرْ لی وَلَداً طَیِّباً، تَجْعَلْهُ خَلَفاً صالِحاً فی حَیاتی وَ بَعْدَ مَوْتی.»» قالَ: «فَإذا دَخَلَتْ إلَیْهِ، فَلْیَضَعْ یَدَهُ عَلَی ناصیَتِها وَ لْیَقُلِ: «اللّهُمَّ! عَلَی کِتابِکَ تَزَوَّجْتُها وَ فی أمانَتِکَ أخَذْتُها وَ بِکَلِماتِکَ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها، فَإنْ قَضَیْتَ لی فی رَحِمِها شَیْئاً، فَاجْعَلْهُ مُسْلِماً سَویّاً وَ لا تَجْعَلْهُ شِرْکَ شَیْطانٍ.»»» قالَ: «قُلْتُ: «وَ کَیْفَ یَکونُ شِرْکَ شَیْطانٍ؟» قالَ: «إنْ ذَکَرَ اسْمَ اللهِ، تَنَحَّی الشَّیْطانُ وَ إنْ فَعَلَ وَ لَمْ یُسَمِّ، أدْخَلَ ذَکَرَهُ وَ کانَ الْعَمَلُ مِنْهُما جَمیعاً وَ النُّطْفَةُ واحِدَةٌ.»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را به دو طریق روایت کرده است.
از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از قاسم بن یحیی بن حسن بن راشد از جدش از ابوبصیر الاسدی
ازعدة من اصحابنا از احمد بن محمد بن خالد البرقی از قاسم بن یحیی بن حسن بن راشد از جدش از ابوبصیر الاسدی
که در طریق دوم، احمد البرقی از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند و در هر دو طریق، حسن بن راشد از ثقات درجه دو است. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند.
شیخ‌الطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به احمد بن محمد بن عیسی الاشعری که معتبر درجه یک است، از علی بن حکم از مثنب بن ولید الحناط از ابوبصیر الاسدی روایت کرده است که این‌ها هم از ثقات درجه یک هستند. البته ایشان در ادامه آورده‌اند که ابوبصیر گفت: «قُلْتُ: «فَبِأیِّ شَیْءٍ یُعْرَفُ هَذا؟ جُعِلْتُ فِداکَ!» قالَ: «بِحُبِّنا وَ بُغْضِنا.»». یعنی: «عرض کردم: «به چه چیزی شناخته می‌شود این؟ فدایتان شوم!»فرمودند: «به محبت ما و بغض ما.»»
* * *
علامه مجلسی: ضعیف (الکافی). حسن (التهذیب).

ابوبصیر روایت کرد: «ابوجعفر (امام باقر) علیه‌السلام به من فرمودند: «هنگامی که ازدواج می‌کنی یکی از شما، چگونه انجام می‌دهد؟» عرض کردم:«نمی‌دانم!» فرمودند: «هنگامی که همت کرد به آن، پس دو رکعت نماز گزارد و حمد کند الله عز و جل را. سپس می‌گوید: «بارالها! همانا من می‌خواهم که ازدواج کنم، پس مقدر کن برایم از زنان، پاک‌دامن ترینشان را و مراقب‌ترینشان برای من در خودش و مالم و وسیع‌ترینشان در رزق و بزرگ‌ترینشان در برکت و مقدر کن برای من فرزندی پاک، قرار بده او را خلفی صالح در زندگی من و بعد مرگ من.»» (سپس) فرمودند: «هنگامی که بر او داخل شدی، پس دستت را بر موی پیشانی او بگذار و بگو: «بارالها! بر (اساس) مقرر شده تو او را تزویج کردم و در امانت تو او را گرفتم و به اثرهای تو طلب حلال کردم آمیزش او را، پس اگر اقتضا کرده‌ای برای من در رحم او چیزی، پس قرار بده آن را مسلمانی میانه‌رو و قرار نده او را (از) شرکت شیطانی.»»» (راوی) گفت: «عرض کردم: «و چگونه (از) شرکت شیطانی باشد؟» فرمودند: «اگر نشان الله را یاد کند، شیطان بگریزد و اگر انجام دهد و نام نبرد، ذکرش را داخل کند و کار از هر دو آن‌ها باشد و نطفه یکی است.»»

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه