حدیث 5704
(5704) الکافی (ح 476 و 974) و الغیبة للنعمانی (ص 127): مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلاءِ بْنِ رَزینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قالَ: «سَمِعْتُ أباجَعْفَرٍ علیهالسلام یَقولُ: «کُلُّ مَنْ دانَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبادَةٍ، یُجْهِدُ فیها نَفْسَهُ وَ لا إمامَ لَهُ مِنَ اللهِ، فَسَعْیُهُ غَیْرُ مَقْبولٍ وَ هُوَ ضالٌّ مُتَحَیِّرٌ وَ اللهُ شانِئٌ لِأعْمالِهِ وَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ شاةٍ، ضَلَّتْ عَنْ راعیها وَ قَطیعِها، فَهَجَمَتْ ذاهِبَةً وَ جائیَةً یَوْمَها. فَلَمّا جَنَّها اللَّیْلُ، بَصُرَتْ بِقَطیعِ غَنَمٍ مَعَ راعیها، فَحَنَّتْ إلَیْها وَ اغْتَرَّتْ بِها. فَباتَتْ مَعَها فی مَرْبِضِها. فَلَمّا أنْ ساقَ الرّاعی قَطیعَهُ، أنْکَرَتْ راعیَها وَ قَطیعَها. فَهَجَمَتْ مُتَحَیِّرَةً، تَطْلُبُ راعیَها وَ قَطیعَها. فَبَصُرَتْ بِغَنَمٍ مَعَ راعیها، فَحَنَّتْ إلَیْها وَ اغْتَرَّتْ بِها. فَصاحَ بِها الرّاعی: «الْحَقی بِراعیکِ وَ قَطیعِکِ، فَأنْتِ تائِهَةٌ مُتَحَیِّرَةٌ عَنْ راعیکِ وَ قَطیعِکِ.» فَهَجَمَتْ ذَعِرَةً مُتَحَیِّرَةً تائِهَةً، لا راعیَ لَها یُرْشِدُها إلَی مَرْعاها أوْ یَرُدُّها. فَبَیْنا هیَ کَذَلِکَ، إذا اغْتَنَمَ الذِّئْبُ ضَیْعَتَها، فَأکَلَها وَ کَذَلِکَ وَ اللهِ! یا مُحَمَّدُ! مَنْ أصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لا إمامَ لَهُ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ظاهِرٌ عادِلٌ، أصْبَحَ ضالّاً تائِهاً وَ إنْ ماتَ عَلَی هَذِهِ الْحالَةِ، ماتَ میتَةَ کُفْرٍ وَ نِفاقٍ وَ اعْلَمْ یا مُحَمَّدُ! أنَّ أئِمَّةَ الْجَوْرِ وَ أتْباعَهُمْ، لَمَعْزولونَ عَنْ دینِ اللهِ. قَدْ ضَلّوا وَ أضَلّوا. فَأعْمالُهُمُ الَّتی یَعْمَلونَها، «کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرونَ مِمّا کَسَبوا عَلی شَیْءٍ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعیدُ».»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از محمد بن حسین بن ابیالخطاب از صفوان بن یحیی از علاء به زین از محمد بن مسلم روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
محمد بن ابراهیم النعمانی نیز شبیه این حدیث را از ابن عقده از محمد بن مفضل بن ابراهیم الاشعری و سعدان بن اسحاق بن سعید و احمد بن حسین بن عبدالملک و محمد بن احمد بن حسن القطوانی از حسن بن محبوب از علی بن رئاب از محمد بن مسلم روایت کرده است که سعدان بن اسحاق بن سعید و محمد بن احمد بن حسن القطوانی از ثقات درجه دو هستند. در ضمن دو نفر از ثقات درجه یک، در عرض این دو هستند. سایرین هم از ثقات درجه یک میباشند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح.
محمد بن مسلم روایت کرد: «شنیدم ابوجعفر (امام باقر) علیهالسلام میفرمودند: «هر کس که دینداری کند الله عز و جل را به عبادتی که خود را در آن به سختی اندازد، در حالی که امامی برای او از جانب الله نیست، پس سعیش غیر مقبول است و او گمراه متحیر است و الله بیزار از اعمال او است و مثل او مانند گوسفندی است که گم شد از چوپانش و گلهاش، پس روزش را در رفت و آمد میدود. پس هنگامی که شب فرو پوشد او را، گلهای گوسفند با چوپانش ببیند، پس به سوی آنها دلخوش کند و به آن فریفته شود. پس همراه آنها در آغلشان شب را روز کند. پس هنگامی که به راه اندازد چوپان، گلهاش را انکار کند چوپانش را و گلهاش را. پس سرگردان میدود، چوپانش را و گلهاش را میطلبد. پس گوسفندانی با چوپانشان میبیند، دلخوش به سوی آنها میشود و به آن فریفته میگردد. پس چوپان بر او فریاد میزند: «به چوپانت و گلهات ملحق شو، چرا که تو سرگردان متحیر از چوپانت و گلهات هستی.» پس ترسان متحیر سرگردان بدود، نه چوپانی که او را به چراگاهش راهنمایی کند یا او را باز گرداند. پس در این میان، گرگی تباهیش را مغتنم شمرد، پس او را بخورد. و قسم به الله! ای محمد! اینگونه است کسی که صبح کند از این امت که نباشد امامی ظاهر عادل برای او از جانب الله عز و جل، گمراه سرگردان صبح نموده و اگر به این حالت بمیرد، به مرگ کفر و نفاق مرده است و بدان ای محمد! همانا امامان جور و اتباعشان، قطعاً عزلشدگان از دین الله هستند. گمراه شدهاند و گمراه میکنند. پس اعمال آنها که آن را انجام میدهند، «کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرّیحُ فی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرونَ مِمّا کَسَبوا عَلی شَیْءٍ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعیدُ».»»