حدیث 5298
– (5298) عیون أخبار الرضا علیهالسلام (ج 2، ص 138) و علل الشرائع (ج 1، ص 238): حَدَّثَنا الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَویُّ السَّمَرْقَنْدیُّ رضیاللهعنه قالَ حَدَّثَنا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعودٍ الْعَیّاشیُّ عَنْ أبیهِ قالَ حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بْنُ نُصَیْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ موسَی قالَ رَوَی أصْحابُنا عَنِ الرضا علیهالسلام أنَّهُ قالَ لَهُ رَجُلٌ: «أصْلَحَکَ اللهُ! کَیْفَ صِرْتَ إلَی ما صِرْتَ إلَیْهِ مِنَ الْمَأْمونِ؟ وَ کَأنَّهُ أنْکَرَ ذَلِکَ عَلَیْهِ، فَقالَ لَهُ أبوالْحَسَنِ الرضا علیهالسلام: «یا هَذا! أیُّهُما أفْضَلُ؟ النَّبیُّ أوِ الْوَصیُّ؟» فَقالَ: «لا! بَلِ النَّبیُّ.» قالَ: «فَأیُّهُما أفْضَلُ؟ مُسْلِمٌ أوْ مُشْرِکٌ؟» قالَ: «لا! بَلْ مُسْلِمٌ.» قالَ: «فَإنَّ الْعَزیزَ، عَزیزَ مِصْرَ کانَ مُشْرِکاً وَ کانَ یوسُفُ علیهالسلام نَبیّاً وَ إنَّ الْمَأْمونَ مُسْلِمٌ وَ أنا وَصیٌّ وَ یوسُفُ سَألَ الْعَزیزَ أنْ یُوَلّیَهُ حینَ قالَ: «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأرْضِ إنّی حَفیظٌ عَلیمٌ» وَ أنا أُجْبِرْتُ عَلَی ذَلِکَ.» وَ قالَ علیهالسلام فی قَوْلِهِ تَعالَی «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأرْضِ إنّی حَفیظٌ عَلیمٌ»، قالَ: «حافِظٌ لِما فی یَدَیَّ، عالِمٌ بِکُلِّ لِسانٍ.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از مظفر بن جعفر بن مظفر السمرقندی از جعفر بن محمد بن مسعود العیاشی از پدرش از محمد بن نصیر الکشی از حسن بن موسی الخشاب از اصحابنا که این افراد اخیر، ابتداء مجهول هستند، اما به واسطه حسن بن موسی الخشاب، توثیق درجه دو میشوند. جعفر محمد بن مسعود از ثقات درجه دواست و پدرش که از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
فردی به (امام) رضا علیهالسلام گفت: «الله شما را خیر دهد! چگونه شد که مایل شدید به سوی آنچه مایل شدی از مأمون؟ و گویی آن (حرف) بر ایشان ناپسند آمد، پس ابوالحسن الرضا علیهالسلام به او فرمودند: «ای فلانی! کدام یک بافضیلتتر هستند؟ نبی یا وصی؟» گفت: «خیر! بلکه نبی.» فرمودند: «پس کدام یک بافضیلتتر این؟ مسلمان یا مشرک؟» گفت: «خیر! بلکه مسلمان.» فرمودند: «پس همانا عزیز، عزیز مصر مشرک بود و یوسف علیهالسلام نبی و همانا مأمون مسلمان است و من وصی و یوسف از عزیز خواست که او را متولی کند هنگامی که گفت: «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأرْضِ إنّی حَفیظٌ عَلیمٌ» در حالی که من مجبور شدم بر آن.». (امام) علیهالسلام درباره کلام او تعالی: «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأرْضِ إنّی حَفیظٌ عَلیمٌ» فرمودند: «نگاه دارنده به آنچه در دستان من است، دانای بر هر زبانی.»