حدیث 5325
(5325 و 9003) معانی الأخبار (ص 209): أبی رحمهالله قالَ حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أحْمَدَ عَنْ أبیإسْحاقَ إبْراهیمَ بْنِ هاشِمٍ عَنْ صالِحِ بْنِ سَعیدٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أصْحابِنا عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «… فَقُلْتُ: «قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فی یوسُفَ: «أیَّتُها الْعیرُ إنَّکُمْ لَسارِقونَ». قالَ: «إنَّهُمْ سَرَقوا یوسُفَ مِنْ أبیهِ. أ لا تَرَی أنَّهُ قالَ لَهُمْ حینَ قالَ: «ما ذا تَفْقِدونَ قالوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِکِ» وَ لَمْ یَقُلْ: «سَرَقْتُمْ صُواعَ الْمَلِکِ». إنَّما عَنَی سَرَقْتُمْ یوسُفَ مِنْ أبیهِ.» …»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق از پدرش از محمد بن یحیی العطار از محمدبن احمد بن یحیی بن عمران از ابراهیم بن هاشم القمی از صالح بن سعید الراشدی از فردی ازشیعیان که این فرد اخیر، ابتداء مجهول است، اما به واسطه صالح بن سعید، توثیق درجه دو میشود. محمد بن احمد بن یحیی هم از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
صالح بن سعید از فردی از شیعیان از ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام روایت کرد: «… پس عرض کردم: «سخن او عز و جل درباره یوسف: «أیَّتُها الْعیرُ إنَّکُمْ لَسارِقونَ»». فرمودند: «به یقین آنها یوسف را از پدرش دزدیده بودند. آیا نمیبینی هنگامی که گفت: «چه گم کردهاید؟» گفتند: «پیمانه حکمران را گم کردهایم» و نگفت: «پیمانه حکمران را دزدیدهاید.». این است و جز این نیست که یعنی یوسف را از پدرش دزدیدهاید.» …».