حدیث 4493

(4493) الکافی (ح 5990)، التهذیب (ج 4، ح 337)، الإستبصار (ج 2، ح 176) و الفقیه (ح 1670 و 1671): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ حَمّادِ بْنِ عیسَی عَنْ حَریزٍ عَنْ زُرارَةَ قالَ: «قُلْتُ لِأبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام: «ما حَدُّ الْجِزْیَةِ عَلَی أهْلِ الْکِتابِ؟ وَ هَلْ عَلَیْهِمْ فی ذَلِکَ شَیْءٌ مُوَظَّفٌ لا یَنْبَغی أنْ یَجوزوا إلَی غَیْرِهِ؟» فَقالَ: «ذاکَ إلَی الْإمامِ أنْ یَأْخُذَ مِنْ کُلِّ إنْسانٍ مِنْهُمْ ما شاءَ عَلَی قَدْرِ مالِهِ بِما یُطیقُ. إنَّما هُمْ قَوْمٌ فَدَوْا أنْفُسَهُمْ مِنْ أنْ یُسْتَعْبَدوا أوْ یُقْتَلوا، فَالْجِزْیَةُ تُؤْخَذُ مِنْهُمْ عَلَی قَدْرِ ما یُطیقونَ لَهُ أنْ یَأْخُذَهُمْ بِهِ حَتَّی یُسْلِموا. فَإنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالَی قالَ: «حَتَّی یُعْطوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرونَ» وَ کَیْفَ یَکونُ صاغِراً وَ هُوَ لا یَکْتَرِثُ لِما یُؤْخَذُ مِنْهُ حَتَّی یَجِدَ ذُلّاً لِما أُخِذَ مِنْهُ. فَیَأْلَمَ لِذَلِکَ، فَیُسْلِمَ.»» قالَ: «وَ قالَ ابْنُ مُسْلِمٍ: «قُلْتُ لِأبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام: «أ رَأیْتَ ما یَأْخُذُ هَؤُلاءِ مِنْ هَذا الْخُمُسِ مِنْ أرْضِ الْجِزْیَةِ وَ یَأْخُذُ مِنَ الدَّهاقینِ جِزْیَةَ رُءوسِهِمْ. أ ما عَلَیْهِمْ فی ذَلِکَ شَیْءٌ مُوَظَّفٌ؟» فَقالَ: «کانَ عَلَیْهِمْ ما أجازوا عَلَی أنْفُسِهِمْ وَ لَیْسَ لِلْإمامِ أکْثَرُ مِنَ الْجِزْیَةِ. إنْ شاءَ الْإمامُ، وَضَعَ ذَلِکَ عَلَی رُءوسِهِمْ وَ لَیْسَ عَلَی أمْوالِهِمْ شَیْءٌ وَ إنْ شاءَ، فَعَلَی أمْوالِهِمْ وَ لَیْسَ عَلَی رُءوسِهِمْ شَیْءٌ.» فَقُلْتُ: «فَهَذا الْخُمُسُ؟» فَقالَ: «إنَّما هَذا شَیْءٌ کانَ صالَحَهُمْ عَلَیْهِ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله.»»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از عل بن ابراهیم القمی از پدرش از حماد بن عیسی از حریز بن عبدالله از زراره بن اعین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ‌الطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
شیخ نیز شبیه قسمت اول این حدیث را به طریق خود در الفقیه به حریز بن عبدالله که معتبر درجه یک است، به باقی سند و قسمت دوم را به طریق خود در الفقیه به محمد بن مسلم که معتبر مشروط است، روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: حسن (الکافی). حسن کالصحیح (التهذیب).
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح و رواه الکلینی فی الحسن کالصحیح (قسمت اول). فی القوی و رواه الکلینی فی الحسن کاصحیح (قسمت دوم).

زراره روایت کرد: «به ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام عرض کردم: «اندازه جزیه بر اهل کتاب چیست؟ و آیا بر آن‌ها چیز موظفی است که نباید از آن به غیرش تجاوز کرد؟» پس فرمودند: «آن به سوی امام است که از هر انسانی از آن‌ها به اندازه مالش به آن‌چه توانایی دارد، بخواهد. این است و جز این نیست که آن‌ها گروهی هستند که جان‌هایشان را فدیه دادند از این‌که به بندگی گرفته شوند یا کشته شوند، پس جزیه به اندازه آن‌چه طاقت دارند بر آن، از آن‌ها گرفته می‌شود و از آن‌ها گرفته می‌شود تا (زمانی که) اسلام آورند. پس همانا الله تبارک و تعالی فرمود: «حَتَّی یُعْطوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرونَ» و چگونه خواری باشد در حالی که او را تفاوتی نمی‌کند برای آن‌چه از او گرفته می‌شود تا خواری بیابد برای آن چه از او گرفته می‌شود. پس رنج می‌برد برای آن، پس تسلیم شود.»» (راوی) گفت: «و ابن مسلم گفت: «به ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام عرض کردم: «نظرتان چیست نسبت به آن‌چه آن‌ها (خلفا) می‌گیرند از این یک‌پنجم از زمین جزیه و می‌گیرند از دهقان‌ها جزیه سرانه‌شان را. آیا در آن چیز موظفی برای آن‌ها است؟» پس فرمودند: «بر آن‌ها آن‌چه بر آن توافق کردند، باشد و بیش‌تر از جزیه بر امام نیست. اگر امام خواست، آن را بر سرانه‌شان قرار می‌دهد و بر اموالشان چیزی نیست و اگر خواست، پس بر اموالشان است و بر سرانه‌شان چیزی نیست» پس عرض کردم: «پس ایت یک‌پنجم؟» پس فرمودند: «این است و جز این نیست که این چیزی بود که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بر آن با آنها مصالحه کرد.»»»

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه