حدیث 4445
(4445) قرب الإسناد (ص 96): حَدَّثَنی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِالْحَمیدِ وَ عَبْدُالصَّمَدِ بْنُ مُحَمَّدٍ جَمیعاً عَنْ حَنانِ بْنِ سَدیرٍ: «قالَ سَمِعْتُ أباعَبْدِاللهِ علیهالسلام یَقولُ: «دَخَلَ عَلَیَّ أُناسٌ مِنْ أهْلِ الْبَصْرَةِ. فَسَألونی عَنْ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرِ. فَقُلْتُ لَهُمْ: «کانا مِنْ أئِمَّةِ الْکُفْرِ. إنَّ عَلیّاً علیهالسلام یَوْمَ الْبَصْرَةِ، لَمّا صَفَّ الْخُیولَ، قالَ لِأصْحابِهِ: «لا تَعْجَلوا عَلَی الْقَوْمِ حَتَّی أُعْذِرَ فیما بَیْنی وَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَهُمْ.» فَقامَ إلَیْهِمْ، فَقالَ: «یا أهْلَ الْبَصْرَةِ! هَلْ تَجِدونَ عَلَیَّ جَوْراً فی حُکْمٍ؟» قالوا: «لا!» قالَ: «فَحَیْفاً فی قَسَمٍ؟» قالوا: «لا!» قالَ: «فَرَغْبَةً فی دُنْیا، أخَذْتُها لی وَ لِأهْلِ بَیْتی دونَکُمْ، فَنَقِمْتُمْ عَلَیَّ، فَنَکَثْتُمْ بَیْعَتی؟» قالوا: «لا!» قالَ: «فَأقَمْتُ فیکُمُ الْحُدودَ وَ عَطَّلْتُها عَنْ غَیْرِکُمْ؟» قالوا: «لا!» قالَ: «فَما بالُ بَیْعَتی تُنْکَثُ وَ بَیْعَةُ غَیْری لا تُنْکَثُ؟ إنّی ضَرَبْتُ الْأمْرَ أنْفَهُ وَ عَیْنَهُ، فَلَمْ أجِدْ إلّا الْکُفْرَ أوِ السَّیْفَ.» ثُمَّ ثَنَی إلَی صاحِبِهِ، فَقالَ: «إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالَی یَقولُ فی کِتابِهِ: «وَ إنْ نَکَثوا أیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنوا فی دینِکُمْ فَقاتِلوا أئِمَّةَ الْکُفْرِ إنَّهُمْ لا أیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهونَ».» فَقالَ أمیرُالْمُؤْمِنینَ علیهالسلام: «وَ الَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأ النَّسَمَةَ وَ اصْطَفَی مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ! إنَّهُمْ لَأصْحابُ هَذِهِ الْآیَةِ وَ ما قوتِلوا مُنْذُ نَزَلَتْ.»»»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
عبدالله بن جعفر الحمیری از محمد بن عبدالحمید و عبدالصمد بن محمد القمی از حنان بن سدیر که عبدالصمد بن محمد القمی از ثقات درجه دو است و در ضمن محمد بن عبدالحمید که از ثقات درجه یک است، در عرض او قرار دارد. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند.
حنان بن سدیر روایت کرد: «شنیدم ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام میفرمودند: «مردمانی از اهل بصره بر من وارد شدند. پس از من درباره طلحه و زبیر سؤال کردند. پس به آنها گفتم: «آن دو از امامان کفر بودند. همانا علی، زمان بصره، هنگامی که سواران صف بستند، به اصحابش گفت: «بر این گروه تعجیل نکنید تا اتمام حجت کنم در آنچه بین من و بین الله عز و جل و بین آنها است.» پس بر آنها ایستاد و فرمود: «ای اهل بصره! آیا بر من ظلمی در حکم کردن دیدهاید؟» گفتند: «خیر!» فرمود: «پس بیعدالتی در تقسیم (بیت المال)؟» گفتند: «خیر!» فرمود: «پس رغبت در دنیا که بگیرم آن را برای خودم و اهل بیتم، غیر شما که بر من خشم گرفتهاید و بیعتم را شکستهاید؟» گفتند: «خیر!» فرمود: «پس حدود را درباره شما اقامه کردهام و درباره غیر شما، آن را تعطیل کردهام؟» گفتند: «خیر!» فرمود: «پس چرا بیعتم را شکستهاید، در حالی که بیعت غیر من شکسته نمیشود؟ من به دقت تمام کار را بررسی کردم، پس نیافتم مگر کفر یا شمشیر.» سپس روبهرو همراهش کرده، پس فرمود: «به یقین الله تبارک و تعالی در کتابش میفرماید: «وَ إنْ نَکَثوا أیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنوا فی دینِکُمْ فَقاتِلوا أئِمَّةَ الْکُفْرِ إنَّهُمْ لا أیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهونَ».» پس امیر مؤمنان علیهالسلام فرمود: «قسم به کسی که دانه را شکافت و نفس را آفرید و محمد را به نبوت برگزید! به یقین آنها اصحاب این آیه هستند و کارزار نشده است از هنگامی که نازل شده است.»»»»