حدیث 2272
(2272) الکافی (ح 9924) و التهذیب (ج 7، ح 1081): عَلیٌّ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ أبیعُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرارَةَ قالَ: «جاءَ عَبْدُاللهِ بْنُ عُمَیْرٍ اللَّیْثیُّ إلَی أبیجَعْفَرٍ علیهالسلام، فَقالَ لَهُ: «ما تَقولُ فی مُتْعَةِ النِّساءِ؟» فَقالَ: «أحَلَّها اللهُ فی کِتابِهِ وَ عَلَی لِسانِ نَبیِّهِ صلیاللهعلیهوآله. فَهیَ حَلالٌ إلَی یَوْمِ الْقیامَةِ.» فَقالَ: «یا أباجَعْفَرٍ! مِثْلُکَ یَقولُ هَذا وَ قَدْ حَرَّمَها عُمَرُ وَ نَهَی عَنْها؟» فَقالَ: «وَ إنْ کانَ فَعَلَ.» قالَ: «إنّی أُعیذُکَ بِاللهِ مِنْ ذَلِکَ أنْ تُحِلَّ شَیْئاً حَرَّمَهُ عُمَرُ.»» قالَ: «فَقالَ لَهُ: «فَأنْتَ عَلَی قَوْلِ صاحِبِکَ وَ أنا عَلَی قَوْلِ رَسولِ اللهِ صلیاللهعلیهوآله. فَهَلُمَّ أُلاعِنْکَ أنَّ الْقَوْلَ ما قالَ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله وَ أنَّ الْباطِلَ ما قالَ صاحِبُکَ.»» قالَ: «فَأقْبَلَ عَبْدُاللهِ بْنُ عُمَیْرٍ، فَقالَ: «یَسُرُّکَ أنَّ نِساءَکَ وَ بَناتِکَ وَ أخَواتِکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ یَفْعَلْنَ؟»» قالَ: «فَأعْرَضَ عَنْهُ أبوجَعْفَرٍ علیهالسلام حینَ ذَکَرَ نِساءَهُ وَ بَناتِ عَمِّهِ».
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از ابن ابیعمیر از عمر بن اذینه از زراره بن اعین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخالطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: حسن.
زراره روایت کرد: «عبدالله بن عمیر اللیثی نزد ابوجعفر (امام باقر) علیهالسلام آمد، پس به ایشان گفت: «درباره متعه زنان چه میفرماید؟» پس فرمودند: «الله در کتابش و بر زبان نبیش صلیاللهعلیهوآله حلال نموده تا زمان قیامت». پس گفت: «حتی اگر چنین کرده باشد.» (عبدالله بن عمیر) گفت: «به یقین من تو را به الله پناه میدهم از آنکه حلال کنی چیزی را که عمر آن را حرام کرده است.»» (راوی) گفت: «پس به او گفتند: «پس تو بر قول رفیقت باش و من بر قول رسول الله صلیاللهعلیهوآله، پس بیا مباهله کنیم که سخن آن چیزی است که رسول الله صلیاللهعلیهوآله فرموده و اینکه باطل آن چیزی است که رفیق تو گفته است.»» (راوی) گفت: «پس عبدالله بن عمیر جلو آمد و گفت: «مسرور میکند تو را که زنانت و دخترانت و خواهرانت و دختران عمویت انجام دهند؟»» (راوی) گفت: «پس هنگامی که ذکر زنانش و دختران عمویش شد، ابوجعفر علیهالسلام از او روی گرداند.»