حدیث 13015
(13015 – المستدرک) التوحید (ص 373)، الخصال (ج 1، ص 43)، عیون أخبار الرضا علیهالسلام (ج 1، ص 141): حَدَّثَنا أبی رحمهالله قالَ حَدَّثَنا سَعْدُ بْنُ عَبْدِاللهِ عَنْ إبْراهیمَ بْنِ هاشِمٍ عَنْ أحْمَدَ بْنِ سُلَیْمانَ قالَ: «سَألَ رَجُلٌ أباالْحَسَنِ علیهالسلام وَ هُوَ فی الطَّوافِ. فَقالَ لَهُ: «أخْبِرْنی عَنِ الْجَوادِ.» فَقالَ لَهُ: «إنَّ لِکَلامِکَ وَجْهَیْنِ. فَإنْ کُنْتَ تَسْألُ عَنِ الْمَخْلوقِ، فَإنَّ الْجَوادَ، الَّذی یُؤَدّی ما افْتَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ وَ الْبَخیلَ مَنْ بَخِلَ بِما افْتَرَضَ اللهُ عَلَیْهِ وَ إنْ کُنْتَ تَعْنی الْخالِقَ، فَهُوَ الْجَوادُ إنْ أعْطَی وَ هُوَ الْجَوادُ إنْ مَنَعَ. لِأنَّهُ إنْ أعْطَی عَبْداً، أعْطاهُ ما لَیْسَ لَهُ وَ إنْ مَنَعَ، مَنَعَ ما لَیْسَ لَهُ.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از پدرش از سعد بن عبدالله القمی از ابراهیم بن هاشم القمی از احمد بن سلیمان روایت کرده است که این فرد اخیر از ثقات درجه دو و سایرین از ثقات درجه یک هستند.
احمد بن سلیمان روایت کرد: «سؤال کرد فردی از ابوالحسن (امام کاظم) علیهالسلام، در حالی که ایشان در طواف بودند. پس به ایشان گفت: «خبر کن مرا از جواد.» پس فرمودند به او: «همانا کلامت دو وجه دارد. پس اگر سؤال کردی از مخلوق، پس همانا جواد کسی است که ادا میکند آنچه واجب کرد الله عزو جل بر او و بخیل کسی است که بخل ورزد به آنچه واجب کرد الله بر او و اگر منظورت خالق بود، پس او جواد است اگر عطا کند و او جواد است اگر منع کند. چرا که او اگر عطا کند بندهای را، عطا کند او را آنچه نیست برایش و اگر منع کند، منع کند آنچه نیست برایش.»»