حدیث 1923
(1923) الأمالی للصدوق (ص 465): حَدَّثَنا أبی رحمهالله قالَ حَدَّثَنا عَبْدُاللهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَریُّ عَنْ موسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ الْبَغْدادیِّ عَنْ عَلیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ سُلَیْمانَ النَّوْفَلیِّ عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلیفَةَ عَنِ الصّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام قالَ: «لَمّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ: «وَ الَّذینَ إذا فَعَلوا فاحِشَةً أوْ ظَلَموا أنْفُسَهُمْ ذَکَروا اللهَ فَاسْتَغْفَروا لِذُنوبِهِمْ»، صَعِدَ إبْلیسُ جَبَلاً بِمَکَّةَ یُقالُ لَهُ ثَوْرٌ. فَصَرَخَ بِأعْلَی صَوْتِهِ بِعَفاریتِهِ، فَاجْتَمَعوا إلَیْهِ. فَقالوا: «یا سَیِّدَنا! لِمَ دَعَوْتَنا؟» قالَ: «نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ، فَمَنْ لَها؟» فَقامَ عِفْریتٌ مِنَ الشَّیاطینِ فَقالَ: «أنا لَها بِکَذا وَ کَذا.» قالَ: «لَسْتَ لَها.» فَقامَ آخَرُ فَقالَ مِثْلَ ذَلِکَ، فَقالَ: «لَسْتَ لَها.» فَقالَ الْوَسْواسُ الْخَنّاسُ: «أنا لَها.» قالَ: «بِما ذا؟» قالَ: «أعِدُهُمْ وَ أُمَنّیهِمْ حَتَّی یُواقِعوا الْخَطیئَةَ، فَإذا واقَعوا الْخَطیئَةَ، أنْسَیْتُهُمُ الِاسْتِغْفارَ.» فَقالَ: «أنْتَ لَها.» فَوَکَّلَهُ بِها إلَی یَوْمِ الْقیامَةِ.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از پدرش از عبدالله بن جعفر الحمیری از موسی بن جعفر بن وهب از علی بن معبد از علی بن سلیمان النوفلی از فطر بن خلیفه روایت رده است که سه نفر آخر از ثقات درجه دو هستند و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
(امام) صادق، جعفر بن محمد علیهماالسلام فرمود: «هنگامی که این آیه: «وَ الَّذینَ إذا فَعَلوا فاحِشَةً أوْ ظَلَموا أنْفُسَهُمْ ذَکَروا اللهَ فَاسْتَغْفَروا لِذُنوبِهِمْ» نازل شد، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت که به آن ثور میگفتند. پس با بلندترین صدا بر عفریتهایش فریاد زد، پس به سوی او جمع شدند. پس گفتند: «ای آقای ما! برای چه ما را خواندی؟» گفت: «این آیه نازل شده، چه کسی برای آن (حریف) است؟» پس عفریتی از شیاطین برخواست و گفت: «من برای به چنین و چنان (حریفم).» گفت: «برای آن نیستی.» دیگری برخواست و مانند آن را گفت، پس (ابلیس) گفت: «تو (هم) برای آن (حریف) نیستی.» پس وسواس خناس گفت: «من برای آن (حریف) هستم.» (ابلیس) گفت: «با چه چیزی؟» گفت: «به آنها وعده میدهم و ایمنشان میگردانم تا گناه را انجام دهند، هنگامی که گناه را انجام دادند، طلب آمرزش را از یادشان میبرم.» پس گفت: «تو برای آن (حریف) هستی.» پس او را تا زمان قیامت موکل آن قرار داد.