الحدیث 117 / 5
117/5- أبوجعفر محمد بن جریر، قال: أخبرنی أبوالحسن علی بن هبة الله[1]، قال: حدثنا أبوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی، قال: حدثنا أبی، عن سعد بن عبدالله، قال: حدثنا یعقوب بن یزید، قال: حدثنا محمد بن أبیعمیر، عن عمر بن أذینة، عن فضیل بن یسار، قال: قلت لأبیعبدالله علیهالسلام: إن خرج السفیانی ما تأمرنی؟ قال: «إذا کان ذلک کتبت إلیک.» قلت: أعلمنی آیة کتابک[2]. قال: «أکتب إلیک بعلامة کذا و کذا» و قرأ آیة من القرآن. قال: [ف] قلت لفضیل: ما تلک الآیة؟ قال: ما حدثت بها أحدا غیر برید العجلی. قال زرارة: أنا أحدثک بها، هی: وَ أقْسَموا بِاللهِ جَهْدَ أیْمانِهِمْ لا یَبْعَثُ اللهُ مَنْ یَموتُ، بَلی وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً قال: فسکت الفضیل و لم یقل: لا و لا: نعم.[3]
——————————
[1]. در متن: عبدالله هبة الله.
[2]. در مأخذ: فکیف أعلم أنه کتابک.
[3]. [دلائل الإمامة: 465 (ح 449).]
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام غیر معتبر است.
این حدیث در کتاب دلائل الإمامة (ص 465) از علی بن هبةالله از شیخ صدوق از پدرش از سعد بن عبدالله از از یعقئب بن یزید از ابن ابیعمیر از عمر بن اذینه از فضیل بن یسار روایت شده است. اگر وثاقت صاحب دلائل الإمامة را بپذیریم، سایرین هم از ثقات درجه یک هستند و حدیث معتبر میشود. اما نکته در خود صاحب دلائل الأمامة است که مجهول و حتی متهم است. در نتیجه طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست.
این روایت هم از جمله روایاتی است که در بحارالأنوار نیست.
در این روایت مطلب خاصی نمیبینم و با توجه به اینکه معتبر هم نیست، از بیان احتمالات و گمانهزنیها هم میگذریم.