حدیث 3-7279

(7279-3، 1019 و 729) الکافی (ح 6852) و التهذیب (ج 5، ح 1588): عَلی بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إسْماعیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شاذانَ جَمیعاً عَنِ ابْنِ أبی‌عُمَیرٍ عَنْ مُعاویةَ بْنِ عَمّارٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام قالَ: «إنَّ رَسولَ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله … فَلَمّا فَرَغَ مِنْ سَعْیِهِ وَ هُوَ عَلَی الْمَرْوَةِ، أقْبَلَ عَلَی النّاسِ بِوَجْهِهِ، فَحَمِدَ اللهَ وَ أثْنَی عَلَیْهِ. ثُمَّ قالَ: «إنَّ هَذا جَبْرَئیلُ» وَ أوْمَأ بِیَدِهِ إلَی خَلْفِهِ، «یَأْمُرُنی أنْ آمُرَ مَنْ لَمْ یَسُقْ هَدْیاً أنْ یُحِلَّ وَ لَوِ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أمْری ما اسْتَدْبَرْتُ لَصَنَعْتُ مِثْلَ ما أمَرْتُکُمْ وَ لَکِنّی سُقْتُ الْهَدْیَ وَ لا یَنْبَغی لِسائِقِ الْهَدْیِ أنْ یُحِلَ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ.»» قالَ: «فَقالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ: «لَنَخْرُجَنَّ حُجّاجاً وَ رُءوسُنا وَ شُعورُنا تَقْطُرُ؟» فَقالَ لَهُ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «أما إنَّکَ لَنْ تُؤْمِنَ بِهَذا أبَداً» فَقالَ لَهُ سُراقَةُ بْنُ مالِکِ بْنِ جُعْشُمٍ الْکِنانیُّ: «یا رَسولَ اللهِ! عُلِّمْنا دینَنا کَأنّا خُلِقْنا الْیَوْمَ، فَهَذا الَّذی أمَرْتَنا بِهِ، لِعامِنا هَذا أمْ لِما یَسْتَقْبِلُ». فَقالَ لَهُ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «بَلْ هُوَ لِلْأبَدِ إلَی یَوْمِ الْقیامَةِ»، ثُمَّ شَبَّکَ أصابِعَهُ وَ قالَ: «دَخَلَتِ الْعُمْرَةُ فی الْحَجِّ إلَی یَوْمِ الْقیامَةِ.»» قالَ: «وَ قَدِمَ عَلیٌّ علیه‌السلام مِنَ الْیَمَنِ عَلَی رَسولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ هُوَ بِمَکَّةَ. فَدَخَلَ عَلَی فاطِمَةَ علیهاالسلام وَ هیَ قَدْ أحَلَّتْ. فَوَجَدَ ریحاً طَیِّبَةً وَ وَجَدَ عَلَیْها ثیاباً مَصْبوغَةً. فَقالَ: «ما هَذا یا فاطِمَةُ؟» فَقالَتْ: «أمَرَنا بِهَذا رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله» فَخَرَجَ عَلیٌّ علیه‌السلام إلَی رَسولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله مُسْتَفْتیاً، فَقالَ: «یا رَسولَ اللهِ! إنّی رَأیْتُ فاطِمَةَ قَدْ أحَلَّتْ وَ عَلَیْها ثیابٌ مَصْبوغَةٌ.» فَقالَ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «أنا أمَرْتُ النّاسَ بِذَلِکَ. فَأنْتَ یا عَلیُّ! بِما أهْلَلْتَ؟» قالَ: «یا رَسولَ اللهِ! إهْلالاً کَإهْلالِ النَّبیِّ». فَقالَ لَهُ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «قِرَّ عَلَی إحْرامِکَ مِثْلی وَ أنْتَ شَریکی فی هَدْیی.»» …»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه یک است.
طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش و از محمد بن اسماعیل بن بزیع از فضل بن شاذان، جمیعا از ابن ابی‌عمیر از معاویه بن عمار روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ‌الطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن علی بن محبوب که معتبر درجه یک است، یک بار از یعقوب بن یزید از ابن ابی‌عمیر به باقی سند و یک بار از محمد بن حسین بن ابی‌الخطاب و علی بن اسماعیل السندی و عباس بن معروف، همگی از صفوان بن یحیی از معاویة بن عمار روایت کرده است که این‌ها هم همه از ثقات درجه یک هستند
* * *
علامه مجلسی: حسن کالصحیح (الکافی) صحیح (التهذیب).

ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام فرمودند: «به یقین رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله … پس هنگامی که از سعیش فارغ شد، در حالی که بر مروه بود، صورتش را رو به مردم کرد، پس الله را حمد کرد و بر او ثنا نمود، سپس گفت: «به یقین این جبرئیل» و با دستش به پشتش اشاره کرد، «مرا امر می‌کند که شما را دستور دهم هر که قربانی ندارد، مُحل شود و چنان‌چه پیش می‌گرفتم از کار خودم، آن‌چه را انجام دادم، قطعاً مانند آن‌چه شما را امر کردم، می‌ساختم ولیکن من قربانی به همراه دارم و برای همراه دارند قربانی جایز نیست که مُحل شود تا قربانی را به محلش برساند.»» (سپس امام علیه‌السلام) فرمودند: «پس فردی از قوم به ایشان گفت: «قطعاً ما (به عنوان) حاجی خارج شده‌ایم در حالی که از سرها و موهایمان قطره بچکد.» پس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمودند: «آگاه باش که به یقین تو هرگز به این ایمان نخواهی آورد.» پس سراقه فرزند مالک بن جعشم الکنانی به ایشان گفت: «ای رسول الله! دینمان را به ما بیاموز مانند آن‌که این زمان خلق شده‌ایم، پس این چیزی که ما امر به آن نمودی، برای این سالمان است یا آن‌چه که بیاید؟» پس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمودند: «بلکه آن برای ابد تا زمان قیامت است.» سپس انگشتانشان را در هم نموده و فرمودند: «تا زمان قیامت عمره را در حج داخل کردم.»» (امام علیه‌السلام) فرمودند: «و علی علیه‌السلام از یمن نزد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید در حالی که ایشان در مکه بودند. پس بر فاطمه علیهاالسلام داخل شد در حالی که او مُحل شده بود. پس بویی خوش و لباسی رنگارنگ نزد او یافت. پس فرمود: «ای فاطمه! این چیست؟» (حضرت فاطمه علیهاالسلام) فرمودند: «رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله ما را به این امر کردند.» پس علی علیه‌السلام بررسی‌کنان به سوی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله خارج شد. گفت: «ای رسول الله! من فاطمه را دیدم که مُحل شده است و لباسی رنگارنگ بر او است.» پس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «من مردم را به آن امر کردم. پس تو ای علی! به چه تهلیل کردی ؟» فرمود: «ای رسول الله!تهلیل کردنی مانند تهلیل نبی». پس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان فرمودند: «مانند من بر احرامت باقی باش و تو در قربانی من شریکی»» …»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه