حدیث 1342

(1342) مختصر البصائر (ص 105): وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوانَ بْنِ یحْیی عَنْ أبی‌خالِدٍ الْقَمّاطِ عَنْ حُمْرانَ بْنِ أعْینَ عَنْ أبی‌جَعْفَرٍ علیه‌السلام قالَ: «قُلْتُ لَهُ: «کانَ فی بَنی‌إسْرائیلَ شَیءٌ لا یکونُ هاهُنا مِثْلُهُ؟» فَقالَ: «لا!» فَقُلْتُ: «فَحَدِّثْنی عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ: «أ لَمْ تَرَ إلَی الَّذینَ خَرَجوا مِنْ دیارِهِمْ وَ هُمْ أُلوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللهُ موتوا ثُمَّ أحْیاهُمْ».» [قُلْتُ: أحْیاهُمْ] حَتَّی نَظَرَ النّاسُ إلَیهِمْ ثُمَ أماتَهُمْ مِنْ یوْمِهِمْ، أوْ رَدَّهُمْ إلَی الدُّنْیا؟» فَقالَ: «بَلْ رَدَّهُمْ إلَی الدُّنْیا حَتَّی سَکنوا الدّورَ، وَ أکلوا الطَّعامَ وَ نَکحوا النِّساءَ وَ لَبِثوا بِذَلِک ما شاءَ اللهُ ثُمَّ ماتوا بِالْآجالِ»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه یک است.
با توجه به احادیث قبلش، معلوم می‌شود ضمیر «ه» در «عنه»، به محمد بن حسین بن ابی‌الخطاب بر می‌گردد، لذا حسن بن سلیمان الحلی این حدیث را از کتاب سعد بن عبدالله القمی از محمد بن حسین بن ابی‌الخطاب از صفوان بن یحیی از ابوخالد القماط از حمران بن اعین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.

حمران بن اعین از ابوجعفر (امام باقر) علیه‌السلام روایت کرد: «به ایشان عرض کردم: «در بنی‌اسرائیل چیزی هست که این‌جا مانندش نباشد؟» پس فرمودند: «خیر!» پس عرض کردم: «پس حدیث کنید مرا از کلام الله عز و جل: «أ لَمْ تَرَ إلَی الَّذینَ خَرَجوا مِنْ دیارِهِمْ وَ هُمْ أُلوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللهُ موتوا ثُمَّ أحْیاهُمْ»». [عرض کردم: «زنده‌شان کرد] تا مردم به آن‌ها نگاه کنند، سپس بمیراند آن‌ها را در همان زمان، یا به سوی دنیا بازشان گرداند؟» پس فرمودند: «بلکه به دنیا بازشان گرداند تا در خانه‌ها ساکن شوند و غذا بخورند و زنان را نکاح کنند و تا زمانی که الله اراده کند توقف نمایند، سپس به اجل‌هایشان می‌میراند.»»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه