حدیث 10884

(10884) الکافی (ح 2961 و 2972): مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ عَنْ مُعاویَةَ بْنِ وَهْبٍ قالَ: «سَمِعْتُ أباعَبْدِاللهِ علیه‌السلام یَقولُ: «إذا تابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصوحاً، أحَبَّهُ اللهُ. فَسَتَرَ عَلَیْهِ فی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.» فَقُلْتُ: «وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟» قالَ: «یُنْسی مَلَکَیْهِ ما کَتَبا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنوبِ وَ یوحی إلَی جَوارِحِهِ: «اکْتُمی عَلَیْهِ ذُنوبَهُ» وَ یوحی إلَی بِقاعِ الْأرْضِ: «اکْتُمی ما کانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنوبِ.» فَیَلْقَی اللهَ حینَ یَلْقاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنوبِ.»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از حسن بن محبوب از معاویه بن وهب روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
ایشان شبیه این حدیث را از عدة من اصحابنا از ابن عیسی الاشعری از موسی بن قاسم البجلی از جدش، حسن بن راشد از معاویه بن وهب نیز روایت کرده است. در سند این حدیث، حسن بن راشد را جد موسی بن قاسم البجلی معرفی کرده است که دو حالت ممکن است. اول این‌که حسن بن راشد، جد مادری موسی بن قاسم باشد که حقیر چیزی جز همین مطلب و مطالبی مستند به همین مطلب پیدا نکردم و دیگر این‌که خطایی در استنساخ داده و «جده» مربوط به بعد از حسن بن راشد باشد، یعنی مربوط به معاویه بن وهب باشد، چرا که معاویه بن وهب، جد پدری موسی بن قاسم البجلی است. البته با توجه به این‌که موسی بن قاسم، مکرراً از جدش روایت کرده است، اما جز این روایت، حدیثی از حسن بن راشد، ندارد، بعید نیست، حسن بن راشد اضافه باشد.
* * *
علامه مجلسی: صحیح (طریق اول). ضعیف (طریق دوم).

معاویه بن وهب روایت کرد: «شنیدم ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام می‌فرمودند: «هنگامی که توبه بنده، توبه نصوح باشد، الله او را دوست دارد. پس بپوشاند الله بر او در دنیا و آخرت.» پس عرض کردم: «و چگونه می‌پوشاند بر او؟» فرمودند: «فراموش می‌کنند دو ملک او، آن‌چه نوشته‌اند بر او از گناهان و وحی می‌کند به سوی جوارح او: «بپوشانید بر او گناهانش را» و وحی می‌کند به سوی بقاع زمین: «بپوشانید آن‌چه عمل می‌کرد بر شما از گناهان.» پس ملاقان می‌کند الله را هنگامی که ملاقات می‌کند او را، در حالی که نیست چیزی که شهادت دهد بر او از گناهانش.»»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه