الحدیث 8 / 5

5/8- و عنه: أخبرنا[1] أحمد بن محمد بن سعید، قال: حدثنی[2] أحمد بن یوسف، قال: حدثنا إسماعیل بن مهران، عن الحسن بن علی، عن أبیه، و وهیب[3] عن أبی‌بصیر، عن أبی‌عبدالله علیه‌السلام فی قوله: فَاسْتَبِقوا الْخَیْراتِ، أیْنَ ما تَکونوا یَأْتِ بِکُمُ اللهُ جَمیعاً قال: «نزلت فی القائم علیه‌السلام و أصحابه، یجتمعون علی غیر میعاد.»[4]
—————————————-
[1]. در مأخذ: حدثنا.
[2]. در مأخذ: حدثنا.
[3]. در متن: وهب (مترجم).
[4]. کتاب الغیبة: 241 [باب 13، ح 37].

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، غیر معتبر است.
این حدیث را محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبة (ص 241)، از ابن عقده از احمد بن یوسف بن یعقوب الجعفی از اسماعیل بن مهران الاعمش از حسن بن علی بن ابی‌حمزه البطائنی از پدرش از وهیب بن حفص از ابوبصیر الاسدی روایت کرده است که احمد بن یوسف بن یعقوب، از ثقات درجه دو است و علی بن ابی‌حمزه از ثقات مشروط. نکته مهم و کلیدی در سند این حدیث، حسن بن علی بن ابی‌حمزه است که کذاب غال است و به نقل خبر کسی که شهره به کذاب بودن است، نمی‌توان اعتماد کرد. در نتیجه، طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.

این حدیث دو قسمت دارد. قسمت اول که در بیان ارتباط آیه شریفه با یاران امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است، در روایات معتبر قبل هم آمده بود و تأیید می‌شود و قسمت دوم که می‌گوید، این‌ها به غیرمیعاد جمع می‌شوند، در روایات معتبر بعدی آمده است که همان‌جا درباره آن صحبت خواهیم کرد. إن شاء الله.
پس می‌بینیم که هر چند طریق این حدیث به امام صادق علیه‌السلام معتبر نیست، اما هر دو قسمت به قرینه خارجیه مقبول است. لذا چند نکته در این‌جا عرض می‌کنم که بزرگواران در آن تأمل کنند.
1- قرار نیست اگر طریق روایتی معتبر نبود، یا به عبارت دیگر، حدیثی از باب سند ضعیف بود، حتماً مطالب آن باطل و جعلی یا بی‌اساس باشد. آری! کم نیستند احادیث ضعیف السندی که مطالب آن به قرینه‌هایی قابل قبول می‌شود. در این‌جا پیش‌نهاد می‌کنم، بزرگواران مقدمه دوم درباره روایات معتبر و غیر معتبر را که در ضمائم قرار خواهند داد و در جلسات گذشته هم اشاره‌ای به آن‌کرده‌ام، مطالعه کنند.
2- وقتی مطلبی در حدیثی که انتسابش به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست، به قرینه‌های خارجیه تأیید می‌شود، معمولاً دیگر نیازی به خود روایت غیر معتبر نیست، لذا نه تنها لزومی ندارد از آن استفاده کنیم، که اتفاقاً، بیان و استفاده از آن گاهی اوقات، مشکلات علمی به وجود می‌آورد که بارها، هم در مباحث فقهی عرض کرده‌ام و هم در عقائد و شاید این‌جا هم در فرصتی عرض کردم.
3- باید مراقب باشیم که اگر عباراتی، ولو بسیار زیاد، در روایتی غیر معتبر، به قرینه‌های خارجیه تأیید شد، دلیل بر این نیست که سایر عبارات آن روایت نیز صحیح و قابل قبول باشد، ‌چرا که نباید فراموش کنیم که بعضی افراد مغرض، برای آن‌که یک مطلب غیر معتبر و نادرست را به دیگران بقبولانند، بعید نیست که انبوهی از مطالب درست را در کنار آن قرار دهند تا آن مطلب نادرست را در بین انبوه مطالب درست مخفی کنند. در مورد افراد غیر مغرض، اما غیر دقیق هم کمابیش این مطلب وجود دارد و ممکن است، مطالب متعددی را به درستی منتقل کند، اما از آن‌جایی که دقت لازم را ندارند، در بعضی از آن‌ها و نه همه آن‌ها خلط کنند و مطالبی را به اشتباه منتقل کنند. خلاصه این‌که وجود ده‌ها و بلکه صدها عبارت مورد قبول و درست در احادیث غیر معتبر، دلیل بر پذیرش همه آن نیست و باید تک تک مطالب آن‌ها را مورد بررسی قرار داد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه